|
|
بررسی جامعهشناختی شیوههای نظم و نثر در نمایشنامۀ جیجکعلیشاه بر پایۀ نظریات باختین
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شکوری حامد
|
منبع
|
نامه هنرهاي نمايشي و موسيقي - 1403 - شماره : 36 - صفحه:45 -58
|
چکیده
|
براساس نگاه نقادانهی باختین هیچ گفتهای در زبان معنایی بهتمامی معین و یگانه ندارد، بلکه گرایشهای تاریخیِ باقیمانده از پیش، در زبان، منجر به امکان تعدد برداشتهای انضمامی میشود. نظامهای زبانی پیش از نویسندگان وجود دارند و درون خود، بازتابدهندهی کشمکشهای تاریخی طبقات و گروهها هستند. آثار ادبی برجسته همیشه در کارِ نقد زبان ادبی و استفاده از گفتار روزمرهی مردم زمانهی خودشان هستند. در مقابل بخشهایی از جامعه که در خدمت قدرت حاکمه هستند میکوشند نشانههای زبان را تکآوایی کرده و امکان برداشتهای متفاوت را از میان ببرند؛ اما هرگز بهکلی در این کار موفق نمیشوند و ازاینرو کشمکش میان جنبههای مرکزگرا و مرکزگریز زبان همواره ادامه دارد. در دورهی مشروطه، ایران شرایط حساس اجتماعی- تاریخی و یک گسست مهم تاریخی را تجربه کرد که منجر به نوشتهشدن آثار سیاسی، ادبی و نمایشی بسیاری شد. آثاری که منعکسکنندهی شرایط خاص اجتماعی بود. تاثیر این تحول اجتماعی چنان بزرگ بود که حتی پسازآن نیز ادامه یافت. نمایشنامهی جیجکعلیشاه نوشتهی ذبیح بهروز با آنکه پس از روزگار مشروطه و در آغاز دوران پهلوی اول نوشته شده اما به خاطر ویژگیهای مشترکِ بسیاری که با آثار سیاسی و اجتماعی پیشین دارد میتواند در سنت نمایشنامهنویسی اجتماعی- سیاسی دوران مشروطه و بسیار متاثر از آن بررسی شود. این نمایشنامهها قصدها و گرایشهای بسیاری از گروهها و طبقات اجتماعی را در خود نهفته دارند. این متون دنبالهروِ خیزش نوین ایران هم در سنگر نثر یعنی ستیز با زبان حاکمان و هم در سنگر اجتماعی یعنی ستیز با برتری ناعادلانه و رفتار استبدادی آنها برای رسیدن به انقلاب و برقراری قانون مشروطه هستند. برای این هدف نمایشنامهی جیجکعلیشاه به شیوهی چندآوایی نوشته شده و در این تحقیق تحلیل صداها و لحنهای مختلف آن به شیوهی کتابخانهای انجام شده است. این پژوهش در پایان به این نتیجه رسیده که در جیجکعلیشاه زبان سادهنویسانه و طنزآمیز طبقات پایین جامعه در کنار زبان کهنه و فرسودهی ادبیات سنتی ایران در نظم و نثر قرار گرفته و با شکستن چیرگی کاملِ آن، یک متن چندآوایی را پدید آورده که در آن نگاه نقادانهی طبقهی روشنفکر ایرانی به شیوهی حکمرانی و زیست طبقهی حاکمه نوید انواع تازهای از سیاست و نظم اجتماعی را میدهد.
|
کلیدواژه
|
جیجکعلیشاه، باختین، نقد جامعهشناسانه، چندصدایی
|
آدرس
|
دانشگاه شاهد, ایران
|
پست الکترونیکی
|
sayeh66@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
sociological analysis of jijak alishah's play based on bakhtin's theories
|
|
|
Authors
|
shakouri hamed
|
Abstract
|
according to bakhtin's critical view, the language of literary and artistic works is not only a reflection of a meaning, but the group and class wishes of the people of the society have been deposited in them over the years. the plays of iran's constitutional period, including jijak alishah, were written in the sensitive socio-historical conditions of iran and in the heart of an important historical break, and therefore they contain the intentions and tendencies of many groups and classes. these texts follow iran's new rise both in the prose stronghold, that is, the struggle with the language of the rulers, and in the social stronghold, that is, the struggle with their unjust supremacy and authoritarian behavior to achieve the revolution and establish the constitutional law. for this purpose, jijak alishah was written in polyphonic style, and in this research, the analysis of its different sounds and tones was done using library sources. in the end, this research has come to the conclusion that in jijak alishah, the simplistic and humorous language of the lower classes of the society is placed next to the old and worn-out language of traditional iranian literature in prose and verse, and by breaking its complete dominance, he created a polyphonic text in which the criticism of the iranian intellectual class of the way of governance and life of the ruling class promises new types of politics and social order.
|
Keywords
|
jijak-ali-shah ,bakhtin ,sociological criticism ,polyphonic
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|