>
Fa   |   Ar   |   En
   بازاندیشی در راهبرد بازدارندگی با کاربست نظریه سازه انگاری  
   
نویسنده متقی ابراهیم ,ملکی عزین آبادی روح الله
منبع مطالعات بين رشته اي دانش راهبردي - 1399 - دوره : 10 - شماره : 38 - صفحه:285 -312
چکیده    یکی از موضوعات اصلی در مورد راهبرد بازدارندگی، عقلانیت و منطقی بودن دشمنان است که به‌عنوان یک نظریه و راهبرد، از دیرباز وجود داشته، ولی در نظام بین‌المللیِ معاصر ابعاد جدیدی به خود گرفته است. در راهبرد بازدارندگی، منطقی بودن دشمنان مفروض گرفته‌شده است بنابراین، اگر دشمنان منطقی نباشند، بازدارندگی غیرممکن خواهد بود. درواقع، اگر دشمنان منطقی نباشند، هیچ‌کدام از راهبردهای بازدارندگی کارساز و ممکن نخواهند بود. بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضر آن است که درک متفاوت کنشگران بین‌المللی از منطق و عقلانیت چه تاثیری بر راهبرد بازدارندگی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کشورهای جهان خواهد داشت؟ این مقاله، با هدف پاسخ به این سوال، با مفروض گرفتن پیچیده شدن راهبرد بازدارندگی در عصر کنونی و در چارچوب نظریه سازه‌انگاری در تلاش برای اثبات این فرضیه است که «در راهبرد بازدارندگی پیچیده، از یک‌سو، به هر میزان که دانش جمعی مشترک و ویژگی‌های ساختاری مشابه، میان کنشگران، متقارن‌تر باشد، روابط نیز خطی‌تر خواهند بود و احتمال کارکردِ مطلوب راهبرد بازدارندگی افزایش می‌یابد؛ از سوی دیگر، هر چه اجزای مختلف ساختار اجتماعی بازدارندگی تقارن کمتری داشته باشند و کنشگرانِ بیشتری در آن دخیل باشند، احتمال تبدیل راهبرد بازدارندگی به سیستم خود مخرب، افتادن در دام بازدارندگی و مواجه‌شدن با چالش امنیتی بیشتر می‌شود». این مقاله با روش توصیفیتحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای در راستای اثبات این فرضیه گام برمی‌دارد.
کلیدواژه بازدارندگی، بازدارندگی پیچیده، سازه‌انگاری، هویت، دانش جمعی
آدرس دانشگاه تهران, ایران, دانشگاه تهران, ایران
پست الکترونیکی r.malaki@ut.ac.ir
 
   Rethinking the Strategy of Deterrence with the Application of the Theory of Constructivism  
   
Authors متقی ابراهیم
Abstract    One of the main issues of the deterrence is rationality and logic of the enemies that have long existed as a theory and strategy, but in the contemporary international system it has taken a new dimension. In deterrence, the rationale of enemies is assumed, so if enemies are not rational, deterrence will not be possible. Indeed, if the enemies are not logical, none of the deterrent strategies will work. Therefore, the main question of the present research is that how will different perceptions of international actors of logic and rationality affect deterrence strategy?In this article, in the framework of constructivism, it is argued that in complex containment, on the one hand, to the extent that the common knowledge and similar structural features are more symmetrical among the actors, the relations are also more linear and the probability of optimal deterrence is increased. On the other hand, whatever components of the social structure of deterrence have less symmetry and more actors involved, the likelihood of a deterioration of the system into a malicious system and falling into the trap of deterrence and security challenge is further increased.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved