بازشناسی و تحلیل اصل اراده خودآیینو تبلور آن در دموکراسی غربی با محک اندیشه سیاسی اسلام
|
|
|
|
|
نویسنده
|
کریمی والا محمدرضا
|
منبع
|
پژوهش هاي سياست اسلامي - 1394 - دوره : 3 - شماره : 8 - صفحه:57 -80
|
چکیده
|
در فلسفه معاصر سیاسی غرب، نظامهای حقوقی و سیاسیِ مبتنی بر ماذونیت الهی، با صبغه نادیدهانگاری خودانگیختگی و خودمختاری انسان، ملازم با دیگرآیینی اراده انسانها و غیر قابل دفاع و نامشروع است. (تاریخچه) تاثیر این نگاه، رابطه ماذونیت الهی با خودآیینی اراده را با ابهام مواجه ساخته و درصدد است تا به ارادههای خودآیین به عنوان یگانه معیار قوانین و قانونیت نهادهای حقوقی و سیاسی مشروعیت ببخشد! (مسئله) از اینرو، بازشناسی و تحلیل اصل اراده خودآیین و تبلور آن در دموکراسی غربی با محک اندیشه سیاسی اسلام به مثابه موضوعی فراموش شده ضرورت مییابد. (پیشینه) لذا پرسش اصلی مقاله این است که چه رابطهای بین اراده خودآیین و تبلور آن در دموکراسی در غرب و اسلام وجود دارد؟ (سوال)برای پاسخ به این پرسش میتوان احتمال نسبیتگرایی سوفیستی به ویژه در تاثیرگذاری و سودهیِ ارادهها و سیطره اصل خطا بر همه منظومههای معرفتی غرب و غیر منطبق بودن آن با ایده ماذونیت الهی در پذیرش اراده خودتحمیل را در وجه سیاسی (فرضیه) به قصد ارائه تصویری روشن از این اصل در دو مکتب فکری هماورد معاصر (هدف) با شیوه اسنادی ـ تحلیلی (روش) مورد بررسی قرار داد. پرهیز اسلام از دیگرآیینی اراده و اصل عدم ملازمه میان خودآیینی اراده و خودقانونگذاری مطلق انسان، بر خودمختاری ارادههای متکی بر بصیرت و آگاهی از دستاوردهای این مقاله است. (یافته)
|
کلیدواژه
|
اراده خودآیین ,فلسفه سیاسی غرب ,دموکراسی غربی ,سوفیسم و تفکر سیاسی اسلام
|
آدرس
|
دانشگاه قم, گروه معارف اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
r.karimivala@qom.ac.ir
|
|
|
|
|