|
|
نقد و تجزیه و تحلیل دورهبندی و گاهشناسیِ فلاتِمرکزی ایران با تاکیدبر هزاره چهارمِ قبل از میلاد
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ضیغمی مجید ,مترجم عباس ,یوسفی زشک روح الله
|
منبع
|
پژوهش هاي باستان شناسي ايران - 1397 - دوره : 8 - شماره : 19 - صفحه:47 -66
|
چکیده
|
موضوع اصلیِ دورهبندی و گاهشناسیِ باستانشناختی، مسالهی شاخصههایِ زمانی و مکانیِ مجموعههایِ موادِفرهنگیست. برهمیناساس، اجزاءِ سازندهی محوطههای باستانی بهعنوان مواد بنیادین مقایسهی تشابهاتِفرهنگی، از اهمیت بالایی برخوردارند؛ و هرگونه خطایی در تشخیص شاخص بودن آنها، انعکاس مستقیمی در الگویابیهای گستردهترِ مکانی و زمانی خواهد داشت. با وجود کمیتِ نسبتاً خوب فعالیتهای باستانشناختیِ مرکز فلات ایران در دهههایِ اخیر، گاهنگاریها و دورهبندیهای صورتگرفته برای پیشازتاریخِ منطقه که عموماً متکیبر تقسیمبندیِ بیشاز هشتاد سالهی سیلک کاشان هستند، تغییر چندانی نکردهاند؛ درحالیکه بعضاً معدود تلاشهایی برای اعمال اصلاحاتی در دورهبندیِ پیشاز تاریخ فلاتمرکزیِ ایران صورتگرفته، اما نتایجِ مطالعاتِ اخیر، نشاندهندهی ناتوانی آنها در ارائهی تصویری روشن از فرآیند تحولات فرهنگیِ ادوار مختلف پیشاز تاریخی منطقه است. از همینرو، بهنظر میرسد که تجزیهوتحلیلِ فرآیند تحولاتِ گاهشناسانهی منطقه و رویکردهایِ حاکمبر آن، سنجش کیفیت دورهبندیها و تقسیمات گاهشناختیِ صورتگرفته و چراییِ عدمتغییر تقسیماتِ پیشین و ناکامیِ تلاشهای انجامشده تا به امروز، موضوعات مهمی هستند که پاسخگویی بهآنها برای اصلاح و تغییرِ رویکردها و تقسیمات ارائهشده، ضروریست. محتملترین گزینه آنست که ضعف در مبانی نظری و اصول فعالیتهای میدانی باستانشناسی را عامل چنین اتفاقاتی بدانیم؛ اما، نتایجِ تحلیلهایی که برمبنای سنجشِ فرآیند تحول فعالیتهای پژوهشی طولانیمدتِ منطقه، در مقایسه با تحولات تعاریف و رویکردهای نظری و عملی باستانشناسی اروپا و آمریکا بهدست آمدهاند، نشاندهندهی آنست که این عدم موفقیت، علاوهبر موارد فوق، بهواسطهی بیتوجهیبه رویدادهای فرهنگی کوتاهمدت و برداشتهای ضعیف و انعطافناپذیرِ هنجاری از مفهومِ فرهنگ، حاصل آمدهاند؛ چراکه در طول قرنِ گذشته، بهواسطهی حصولِ تغییرات بسیار در تعریف مفاهیم تغییرِ فرهنگی، گاهشناسی و دورهبندی، مطالعاتِ باستانشناختی بهسودِ بهرسمیت شناخته شدنِ تمایزاتِ درونمنطقهای و محوطهای، و معیارهای زمانیِ کوتاهمدتتر، از تعاریف انعطافناپذیرِ هنجاری فاصله گرفته؛ و با پذیرشِ سَیالیتِ مرزهایِ فرهنگی در ابعاد زمانی و مکانی آن، بر دقتنظرِ خود در تشخیص و تمییز فرآیندهای فرهنگی افزودهاند. در اینمیان تداومِ مطالعات کاوشهایی نظیرِ میمونآباد نیز، منجربه آشکار شدن خطاهایِ فراوانی در گاهشناسی و فرآیند تحولاتِ درونمنطقهای شده که تاکید مجددی بر ضرورت بازبینیِ مطالعات و تقسیمبندیهای گذشتهی پیشازتاریخ فلاتمرکزیِ ایران دارد.
|
کلیدواژه
|
دوره بندی، هزاره ی چهارم قبل ازمیلاد، فلات مرکزی، تپه سیلک، تپه میمون آباد، باستان شناسی ایران
|
آدرس
|
دانشگاه بوعلی سینا, ایران, دانشگاه بوعلی سینا, گروه باستان شناسی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین-پیشوا, گروه باستان شناسی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Critics and Analysis of Periodization and Chronology of the Central Iranian Plateau With Emphasis on the 4th Millennium B.C.
|
|
|
Authors
|
Zeyghami Majid ,Motarjem Abbas ,Yousefi Zoshk Rouhollah
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|