عوامل موثّر بر توسعۀ کسب‌وکار صنایع‌دستی (مطالعه موردی: کلاش، گیوۀ‌ کردستان)

هدف: در سدۀ بیست‌و‌یکم، دولت ها در چارچوب برنامه ریزی ملّی و راهبردهای توسعه به صورت هدف‌مند، مطالعات و اقداماتی را طرح ریزی و ترویج می‌کنند که باعث حمایت و تسهیل توسعۀ صنایع فرهنگی و خلّاق به عنوان موتور جدید رشد اقتصادی می‌شود. با توجه به این‌که صنایع‌دستی در زمرۀ صنایع فرهنگی و خلّاق قرار دارد، این تحقیق با هدف بررسی راه‌های توسعۀ صنایع ‌دستی، با نظریۀ مبنایی صنعت دستی گیوۀ کلاش را که علی‌رغم کیفیت بالای آن، در حدّ استفادّ محلّی باقی مانده، مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق: مطالعۀ موردی همراه با نظریۀ مبنایی یا زمینه‌ای بوده که با مصاحبۀ باز از مطّلعان کلیدی؛ یعنی سه دستۀ اساتید دانشگاه‌ها، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و صنایع‌دستی، تولید‌کنندگان و فعّالان حوزۀ صنایع ‌دستی و همچنین، با مشاهده و بررسی فرآیند ساخت، اطلاعات گردآوری شده و سپس، با تحلیل گفتمان و تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها به صورت کدگذاری باز و کدگذاری محوری، گزاره‌های‌ مفهومی و پس از آن، گزاره‌های مقوله‌ای استخراج و در نهایت، با کدگذاری انتخابی، روابط بین مقوله‌ها مشخص و الگوی آن به دست آمد. یافته‌ها: در این الگو، پدیدۀ اصلی و محوری به روزنبودن محصول بوده و برای این‌که بتوان به رفع این مشکل و توسعۀ این محصول کمک کرد، باید بین محیط خرد و کلان با دخالت مداخله گرها، پلی برای رفع مشکل زد که این پل، مراکز خدمات کسب‌وکار و خوشه‌هایی هستند که با سلسله اقدامات حساب‌شده نه تنها در توسعۀ کلاش؛ بلکه برای موارد مشابه نیز می‌توانند موثّر باشند. محدودیت‌ها: کمبود منابع قابل استناد و معتبر، از محدویت‌های اصلی این مقاله به شمار می‌رود. راهکارهای عملی: هم‌کاری هدف‌مند دانشگاه و صنعت و کمک به توسعۀ خوشه ها، راهکاری عملی برای توسعۀ کسب‌وکار در حوزۀ صنایع ‌دستی محسوب می شود. اصالت و ارزش: نوآوری این مقاله در جامع‌نگری و نگاه به موضوع از زوایای مختلف است و تمام افراد، نهادها و سازمان‌های ذی‌نفع در امور توسعۀ روستایی، میراث فرهنگی و نهادهای مسوول اشتغال به‌نوعی از نتایج طرح بهره‌مند خواهند شد.