|
|
پیدایش قیود «گواهنما» از فعل «گفتن» در فارسی: رویکرد دستوریشدگی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
داوری شادی
|
منبع
|
پژوهش هاي زبان شناسي تطبيقي - 1399 - دوره : 10 - شماره : 20 - صفحه:189 -219
|
چکیده
|
بر اساس آیکهنوالد (2004، 2018)، در برخی از زبان های دنیا، اشاره به منبع اطلاعات گفته های گویندگان امری اجباری است، این که گوینده، آنچه را که می گوید، شخصاً با چشم خود دیده، شنیده، بوییده، لمس کرده، از شخص یا اشخاص دیگری شنیده و یا بر اساس حقایق و شواهد موجود، استنتاج نموده است، باید به لحاظ ابزارهای دستوری شده در جمله رمزگذاری شود. مفهوم معنایی اخیر، یعنی بازنمایی منبع اطلاعات گوینده در جمله گواه نمایی نامیده می شود. آیکهنوالد بر آن است که اگرچه گواه نمایی، مفهومی جهانی است، ولی گواه نمایی واقعی از رهگذر یک نظام بسته دستوری به تصویر کشیده می شود. در این میان، فارسی از جمله زبان هایی است که نه تنها گواه نمایی در آن اجباری نیست، بلکه از دیدگاه پژوهشگران این حوزه، ابزارهای گواه نمایی نیز در آن دستوری نشده اند. در این پژوهش برآنیم تا روند پیدایش آن دسته از قیود گواه نما در فارسی را که از فعل «گفتن» برخاسته اند، بررسی نماییم. بر این اساس می کوشیم نشان دهیم که ساخت «گویا» با مفهوم «قید گواه نما» در فارسی نو امروز از دستوری شدگی فعل «گفتن»، برای بیان گواه نمایی غیرمستقیم پا به عرصه وجود گذاشته است. داده های دوره های میانه، نو متقدم و نو امروز نشان می دهد که این قید گواه نما از کوتاه شدگی نخستین صورت های گواه نمای حاصل از فعل «گفتن» یعنی بند«تو گویی» و پس از آن، از قیود گواه نمای «گویی» و «گوئیا» حاصل آمده است. بنابراین اگر چه قیود گواه نمای حاصل از فعل «گفتن» در فارسی، هنوز به مرحله وندشدگی نرسیده اند، اما قطعاً دستوری شده و در این مسیر، از جمله به قید تحول یافته اند. بر این اساس، تصور عدم وجود واحدهای دستوری شدۀ گواه نما در فارسی از بین می رود.
|
کلیدواژه
|
قیودگواهنما، دستوریشدگی، گفتن، سایش آوایی، فارسی
|
آدرس
|
دانشگاه علوم پزشکی تهران, دانشکده پیراپزشکی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
sh50d@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Evidential adverbs of goftan ‘say’ in Persian: A grammaticalization account
|
|
|
Authors
|
Davari Shadi
|
Abstract
|
Based upon Aikhenvald (2004), there are, in every language, means for showing information source namely, “evidential means”. The present contribution will portray, from a diachronic perspective and with reference to Grammaticalization Dimensions Model the birth of evidential adverbs of goftan ‘to say’ in Persian. Built on a corpus of documents it is argued that the widelyused evidential adverb guyâ ‘apparently’ in New Persian has developed through grammaticalization of the evidential adverb gu?iyâ (gu?i) ,’apparently’, undergoing the 3rd degree of grammaticalization in the late centuries of ENP. It is then exhibited that the aforementioned evidential adverb has in turn rose through grammaticalization of the clause to gu?i ‘you say’, undergoing the 2nd degree of grammatialization. The evidential adverbs of ‘say’ origin in Persian have definitely not undergone affixation through grammaticaliation, be that as it may, they are certain proofs for a recursive grammaticalization cline from sentence to adverb.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|