|
|
مناسبات شیخخزعل با والی پشتکوه و ایل بیرانوند در رویارویی با حکومت مرکزی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
سپهوند اسماعیل ,شاهرخی علاء الدین ,صلاح مهدی
|
منبع
|
پژوهش هاي تاريخي ايران و اسلام - 1400 - شماره : 28 - صفحه:139 -164
|
چکیده
|
شیخخزعل در خوزستان یکی از نیروهای مرکزگریز در اواخر قاجار بود که با تکیه بر رشتهای از عوامل داخلی و خارجی به مانند ضعف قاجارها و جنگ جهانی اول توانسته بود تا حدودی خودمختاری بهدست آورد. حکومت والی بر پشتکوه که با شیخخزعل متحد بود و همچنین موقعیت راهبردی لرستان باوجود خاندانهای شورشی مانند خوانین زینبی بیرانوند که بهمثابة حائلی میان خوزستان و پایتخت عمل میکردند از چشم شیخخزعل دور نماند تا با این شرایط بتواند در برابر حکومت مرکزی تمرد نماید. نوع پژوهش حاضر توصیفی_تحلیلی با استفاده از منابع دست اول، اسناد، روایات و سایر منابع تحقیقاتی و اساس آن واکاوی این پرسش است: شیخ خزعل برای حفظ قدرت خود بر بخشی از خوزستان در مقابله با حکومت مرکزی چه مناسباتی با والی پشتکوه و خوانین زینبی بیرانوند برقرار کرد؟ حاصل بررسی صورت گرفته بیانگر اینست که شیخخزعل با برقراری ارتباط پنهانی، تحریک و تشویق انگیزهای، حمایت مالی و تسلیحاتی از والی پشتکوه و خوانین شورشی لرستان بهویژه خوانین زینبی بیرانوند توانست تا مدتها از ورود نیروهای حکومت مرکزی به خوزستان جلوگیری نماید. وی طبق یک برنامه سنجیده با طرح یک زنجیره از نیروهای مرکزگریز مثل خوانین زینبی بیرانوند و والی پشتکوه از سیلاخور در پیشکوه تا حسینآباد در پشتکوه امتداد داشت، توانست با ارسال اسلحه به مخالفان حکومت مرکزی در این مناطق تا مدتها از نفوذ حکومت مرکزی در منطقه تحتنفوذش در محمره جلوگیری کند. در واقع ماندگاری شیخخزعل در مدت حکومتش بر بخشی از خوزستان بر مبنای طرح یک مناسبات منطقهای از سیلاخور تا حسینآباد بود.
|
کلیدواژه
|
شیخ خزعل، والی، لرستان، خوزستان، رضاخان
|
آدرس
|
دانشگاه لرستان, ایران, دانشگاه لرستان, دانشکده ادبیات, گروه تاریخ, ایران, دانشگاه زاهدان, گروه تاریخ, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Sheikh Khazal’s relations with the governor of Poshtkuh and the Biranvand tribe in confrontation with the central government
|
|
|
Authors
|
Sepahvand Esmail ,Shahrohgy Saied allaodin ,Salah Mahdi
|
Abstract
|
Sheikh Khazal in Khuzestan was one of the centrifugal forces in the late Qajar period who, by relying on a series of internal and external factors such as the weakness of the Qajars and the First World War, was able to gain some autonomy. The governorship of Poshtkuh, which was allied with Sheikh Khuzal, as well as the strategic position of Lorestan, despite insurgent families such as the Khans of Zeinabi Biranvand, who acted as a barrier between Khuzestan and the capital, did not escape Sheikh Khuzal’s eyes. The central government rebels. The present type of descriptiveanalytical research using firsthand sources, documents, narrations and other research sources is based on the analysis of this question: Sheikh Khazal to maintain his power over a part of Khuzestan in the face of the central government. Established? The results of the study indicate that Sheikh Khazal, by secretly communicating, inciting and encouraging motivation, financial support and weapons from the governor of Poshtkuh and the insurgent Khans of Lorestan, especially Khans Zeinabi Biranvand, was able to enter the central government forces long ago. Khuzestan to prevent. According to a wellthoughtout plan, a chain of centrifugal forces such as Khanin Zeinabi Biranvand and the governor of Poshtkuh stretched from Silakhor in Pishkuh to HosseinAbad in Poshtkuh, sending weapons to the central government opposition in these areas to prolong the government’s influence. Central in the area under its influence in Mohammarah.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|