|
|
اقبال و ادبار فیلسوفان غربی نسبت به نظریه غایتانگاری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
خادمی? عین الله
|
منبع
|
عقل و دين - 1389 - دوره : 2 - شماره : 3 - صفحه:83 -106
|
|
|
چکیده
|
نظریه غایت انگاری در نزد فیلسوفان پیش از سقراط و حتی در نزد افلاطون به صورت یک مساله جدی و واضح فلسفی مطرح نبوده است، گرچه میتوان در آثار آنها، برای این نظریه مویداتی یافت.ارسطو به صورت واضح و جدی نظریه غایت انگاری را مطرح کرده و نظریه او تقریباً بلامنازع تا پایان قرون وسطی به حیات خویش ادامه داده و از سوی فیلسوفان مدرسی به ویژه سنت توماس آکویینی مورد حمایت جدی قرار گرفت.بعد از رنسانس فرانسیس بیکن به عنوان پایهگذار علم جدید و دکارت به عنوان موسس فلسفه مدرن، گرچه اصل علت غایی را انکار نکردند، اما به صورت بیرحمانهای به نظریه غایت انگاری هجمه آوردند و آن را از ورود به عرصه فیزیک و علوم تجربی منع و به حوزه متافیزیک سوق دادند و حتی کندوکاو متافیزیکی دربارهای این نظریه را بیثمر دانستند.
|
کلیدواژه
|
علم ,متافیزیک ,ماشین وارگی ,علت غایی ,علت فاعلی
|
آدرس
|
دانشگاه قم, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|