ترتیبات امنیتی غرب آسیا و تاثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران (از منظر مکتب کپنهاگ)

هدف پژوهش حاضر بررسی ترتیبات امنیتی غرب آسیا و تاثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران از منظر مکتب کپنهاگ است. پژوهش بر این فرضیه استوار است که: «رویکرد امنیتی ایران در غرب آسیا، مشارکت‌محور است؛ به نحوی‌ که پیوند امنیت با توسعه، و بویژه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در اولویت آن قرار داشته است». روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و برای تحلیل موضوع، از نظریه امنیتی «باری بوزان» و «الی ویور» استفاده شده است. نتایج نشان داد، جمهوری اسلامی ایران به دنبال سیاست تنش‌زدایی در منطقه غرب آسیا است. این هدف محقق نمی‌شود، مگر از طریق همکاری همه‌جانبه دولت‌های غرب آسیا با یکدیگر. در واقع ایران با این تنش‌زدایی‌ها قصد دارد، اولاً، جایگاه خود را در منطقه غرب آسیا تحکیم بخشد، و ثانیاً، از نقش‌آفرینی فزاینده قدرت‌های فرامنطقه‌ای در منطقه غرب آسیا کاهش دهد، تا در نهایت آنها را از منطقه حذف نماید. جمهوری اسلامی ایران برخلاف رویه معمول در سیاست بین‌الملل، اصل را بر روابط میان‌دولتی قرار نمی‌دهد و توجه و اولویت خود را، بخصوص در غرب آسیا، بر ملت‌های منطقه معطوف نموده است. «دفاع از دور» و «عمق راهبردی» از مولفه‌های قدرت جمهوری اسلامی است، امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجبات کشور هم واجب‌‌تر است. لذا، عمق راهبرد جمهوری اسلامی برای مبارزه با تروریسم، محدود به داخل و مرز‌ها نیست، بلکه هر تهدید جدی علیه صلح، امنیت ملی و منطقه‌ای را با حضور قانونی خود، یعنی به خواست دولت‌ها، پاسخ می‌دهد. به‌صورت کلی، راهبرد و رویکرد امنیتی جمهوری اسلامی ایران، طرح قدرت‌های فرامنطقه‌ای را خنثی، تروریست‌ها را سرکوب کرده و امنیت ملی خود را تامین کرد.

security arrangements in west asia and its impact onthe security of the islamic republic of iran(from the copenhagen school perspective)

the present study aims to examine the security arrangements in west asia and their impact on the security of the islamic republic of iran from the copenhagen school perspective. the research is based on the hypothesis that &iran’s security approach in west asia is participation-oriented, prioritizing the linkage of security with development, especially economic, social, and political development.& the research method is descriptive-analytical, and barry buzan and ole wæver’s security theory is utilized for the analysis. the results indicated that the islamic republic of iran pursues a policy of de-escalation in the west asia region. this goal is achieved only through comprehensive cooperation among the west asian states. in fact, iran seeks to strengthen its position in the west asia region through these de-escalation efforts and to reduce the increasing role of extraregional powers in west asia, ultimately aiming to eliminate them from the region. contrary to the usual practice in international politics, the islamic republic of iran does not prioritize intergovernmental relations but focuses its attention and priority on the region’s nations, especially in west asia. &forward defense& and &strategic depth& are components of the islamic republic’s power, with the strategic depth sometimes being more imperative than national obligations. therefore, the strategic depth of the islamic republic in combating terrorism is not confined to within its borders; rather, it responds to any serious threat against national and regional peace and security through its legal presence, as requested by the governments. overall, the islamic republic of iran’s security strategy and approach neutralize the plans of extraregional powers, suppress terrorists, and ensure its national security.