|
|
بازخوانی دو رویکرد عدالتمحور و اعتدالی در سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران
|
|
|
|
|
نویسنده
|
صارمی محمدرضا ,رضایی علیرضا ,ترابی قاسم
|
منبع
|
سياست متعاليه - 1401 - دوره : 10 - شماره : 38 - صفحه:251 -267
|
چکیده
|
هدف پژوهش حاضر بازخوانی دو رویکرد عدالتمحور و اعتدالی در سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران است. از آنجایی که سیاست هستهای دولت احمدینژاد و دولت حسن روحانی بیشتر از سیاستهای هستهای دولتهای ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دارای اهمیت است، لذا در این پژوهش سیاست هستهای دو دولت مذکور، به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار میگیرد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و یافتههای پژوهش بیانگر آن هستند که رویکرد سیاسی هستهای دولت احمدینژاد با بهرهگیری از الگوی نظری واقعگرایی مبتنی بر دیپلماسی هستهای تهاجمی بوده که نتیجه آن صدور قطعنامه، اجماع جهانی و در نتیجه قرار گرفتن کشور ایران در ذیل بند هفتم منشور ملل متحد بود. در مقابل سیاست هستهای تهاجمی دولت احمدینژاد، سیاست هستهای تعاملگرا قرار دارد که دولت روحانی با بهرهگیری از گفتمان اعتدال، از آن بهمثابه مکانیزمی برای پیشرفت کشور و کسب جایگاه کشور در معادلات بینالمللی و در نتیجه ابزاری برای تعامل با جهان استفاده کرد. نتیجه چنین سیاستی عقد برنامه جامع اقدام مشترک، خارج شدن کشور از ذیل بند هفتم منشور ملل متحد و رفع تحریمها به صورت نسبی بود.
|
کلیدواژه
|
سیاست هستهای، محمود احمدینژاد، حسن روحانی، واقعگرایی، اعتدال، رئیس جمهور، انرژی هستهای، سیاست خارجی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان, گروه روابط بینالملل, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان, گروه روابط بینالملل, ایران
|
پست الکترونیکی
|
ghasemtoraby@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
a review of justice-centered and moderate approaches in the nuclear policy of the islamic republic of iran
|
|
|
Authors
|
saremi mohammad reza ,rezaei alireza ,torabi ghasem
|
Abstract
|
the purpose of the present study is to review justice-centered and moderate approaches in the nuclear policy of the islamic republic of iran. since the nuclear policy of ahmadi nezhād’s and rowhāni’s government had more significance than those of other governments in iran from the victory of the islamic revolution, the present research aims to deal with the comparative analysis of the nuclear policy of the two aforementioned cabinets. the research method is descriptive-analytic and the results indicate that ahmadi nezhād’s nuclear political approach based on the theoretical model of realism, relied on an aggressive nuclear diplomacy which led to the resolution and global consensus against iran, and as result, iran was put under chapter vii of the united nations charter. contrary to the aggressive nuclear policy of ahmadi nezhād’s government, there was rowhani’s interactive nuclear policy which used a moderate discourse and attempted to apply it as a means of negotiation with the world and a mechanism to develop the country and improve its status in international equations. the result of such a policy was joint comprehensive plan of action (jcpa), excluding iran from chapter vii of the united nations charter, and the relative lifting of sanctions.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|