اثر پرورشدر قفس قزلآلای رنگینکمان(oncorhynchus mykiss) بر جمعیت کفزیان سواحل جنوبی دریای خزر(منطقه نشتارود)

تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر پرورش در قفس قزل آلای رنگین کمان(oncorhynchus mykiss ,walbaum,1792) بر جمعیت کفزیان مستقر در عمق 3025 متری سواحل جنوبی دریای خزر و در منطقه نشتارود استان مازندران طراحی و انجام شد.این مطالعه بمدت 150 روز و با اندازه گیری و سنجش فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب طی 5 مرحله و تا انتهای دوره پرورشی انجام گرفت.رسوبات با استفاده از دستگاه ون وین طی سه تکرار بطور ماهیانه از داخل و خارج از قفس برداشت شد.در این مطالعه برای بررسی جمعیت کفزیان ازشاخص تنوع (شانونوینر )، غالبیت (سیمپسون) وغنای گونه ای (مارگالف) استفاده شد. در مجموع 200 عدد (درمترمربع) بی مهر گان کفزی متعلق به رده صدف های دوکفه ای،کرم های پرتار، و سخت پوستان جمع آوری شدند. بیشترین و کمترین زیتوده به ترتیب گونهabra ovate با بیوماس(49.2 گرم در متر مربع)وگونه هایnereis diversicolor، balanus improvises،mytilaster lineatus، cerastoderma lamark با بیوماس(1گرم در مترمربع) مشاهده گردید. بیشترین میزان مواد آلیorganic matter)) در غرب قفس های مستقر شده و کمترین آن در داخل قفس مشاهده گردید(p˂0/05).بین تراکم و زیتوده کفزیان با درصد رس موجود در کف بستر همبستگی معنی دار آماری مشاهده گردید(p˂0/05).نتایج بررسی ها ضریب همبستگی مثبتی و معنی داری را بین شاخص تنوع شانون و زیتوده موجودات کفزی نشان داد(p=0.001; r= 0.467). یافته ها حاکی از آن بود اگرچه پس از معرفی بچه ماهیان قزل آلا به قفس های پرورشی اختلاف معنی داری آماری در تنوع و تراکم کفزیان مشاهده گردید (p˂0/05)اما روند تغییرات آنها تا انتهای دوره بسیار جزئی و اندک بوده است. بر اساس طبقه بندی اکولوژیکی انجام شده، بستر های پرورشی مورد مطالعه در شرایط پرتنش و آلوده قرا داشتند.

The effect of cage rearing rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) on macroinvertebrates community of southern part of Caspian Sea (Nashtaroud region)

This study carried out to investigate the fluctuation of benthic population in cages of rearing trout (Oncorhynchus mykiss, Walbaum, 1792) in depths of 3025m of southern part of Caspian Sea at Nashtaroud region of Mazandaran province, This study was performed 150 days with measuring and evaluating physicochmical factors of water during 5 phases up to the end of rearing period .Samples collected by Ekman Grab was 3 replicates in and out of cages, monthly. In order to investigate population of benthic, some indices such as Shanonwiver,Simpson and Margalof are used to determine diversity dominance and enriching of species. Totally, 200 specimen of invertebrates (g/m2) belonging to 3 families Bivalvia Molluscas, polychaeta worms and Crustacea collected. The maximum and minimum biomass belongs to Abra ovata 49.2 gm2 and species like Nereis diversicolor, Balanus improvises and Mytilaster lineatus 1gm2 respectively. The results of study on organic material showed significant differences in the stations, so that highest was seen in west of cages and the lowest seen inside the cages (P<0.05). There is significant correlation between density and biomass of benthic and percent of mud in the bottom (P<0.05). The results showed positive correlation between Shannon diversity index and biomass of benthic (p=0.001; r= 0.684). Results showed that although after the introduction of salmon cage rearing larvae statistically significant difference was observed in the diversity and density benthoses (P<0.05),but the changes in the diversity of macrobenthose have been very little and partial in the established rearing cages. According to ecological of Classification was done educational platforms studied were placed in stressful and polluted.