>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی تطبیقی و بینامتنی مثنوی خموش خاتون و هزار و یک شب  
   
نویسنده معینی فرد زهرا
منبع پژوهش هاي ادبيات تطبيقي - 1394 - دوره : 3 - شماره : 1 - صفحه:191 -221
چکیده    در فرآیند خوانش و ارزیابی یک اثر، بازیابی حضور متنی دیگر و آگاهی از چگونگی بازتولید آن در متن پیش‌رو، موجب غنای تحلیل میشود. امروزه پیوند ادبیات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که تحلیل اثر در چارچوب الگوها و روشهای آن آسان میشود. از مهم‌ترین عوامل تحلیل در حوزه ادبیات تطبیقی بررسی شباهت‌ها و تاثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درون‌مایه است ولی خوانش بینامتنی دغدغه فرا‌رفتن از بررسی منابع مشابه و تاثیر و تاثر را دارد؛ یک متن بر پایه گفتمانی از پیش موجود بنا میشود و سپس آن گفتمان را از آن خود میکند و حتی موجب دگرگونی معنای متن محوری میشود. مقاله حاضر با تاکید بر این معنا و پیوند اصول نقد تطبیقی و بینامتنی بر آن است تا ضمن معرفی مثنوی خموش خاتون (که اصلی هندی دارد) به مهم‌ترین عناصر درون‌متنی که زمینه را برای ارجاع به هزار و یک شب فراهم می‌کند، بپردازد. پس از بررسی تطبیقی ( شباهت‌ها و تاثیرگذاری‌ها)، به چگونگی جذب و دگرگونی هزار و یک شب در گستره مثنوی خموش خاتون پرداخته و با تاکید بر عناصری چون تعلیق، نقیضه، جایگشت و‌... به بررسی بینامتنی می‌پردازد. این عناصر موجب معنا بخشیدن به روایتی دیگرگون شده و متنی دیگر را فرآوری کرده است. پیوند ساختار و عناصر نوین در این مثنوی با ساختار ابتدای هزار و یک شب (آغاز قصه شهرزاد) بستری دیگر را برای خوانشی تطبیقی- بینامتنی فراهم میکند.
کلیدواژه مثنوی خموش خاتون ,داستانهای هندی ,هزار و یک شب ,خوانش بینامتنی ,نقد تطبیقی
آدرس دانشگاه اصفهان, دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران, ایران
پست الکترونیکی z.moeinf@yahoo.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved