بررسی تطبیقی کاربرد اسطوره و کهنالگو در شعر فروغ فرخزاد و گلرخسار صفیآوا (شاعر تاجیک)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اکبری بیرق حسن ,اسدیان مریم
|
منبع
|
پژوهش هاي ادبيات تطبيقي - 1393 - دوره : 2 - شماره : 1 - صفحه:161 -192
|
چکیده
|
تاثیر ادبیاتی بر ادبیات دیگر از پیامدهای تعامل فرهنگی ملل مختلف است. هیچ ادبیات پویایی نمیتواند خود را از تاثیر ادبیات ملل دیگر دور نگاه دارد و وقتی در دو سوی این معادله تعامل فرهنگی و ادبی، دو ملت همزبان قرار گرفته باشند، مسیله ضرورتی دیگرگونه مییابد. در این میان ادبیات ایران و تاجیکستان که از یک آبشخور زبانی سیراب میشوند، میتواند محلی برای یک مطالعه تطبیقی باشد. در این مقاله، به بررسی وجوه اشتراک و اختلاف طرز به کارگیری اسطوره، کارکردهای آن و کمیت و کیفیت کاربرد آن در زبان شعری دو شاعر زن معاصر ایرانی و تاجیکی، یکی فروغ فرخزاد و دیگری گلرخسار صفیآوا میپردازیم و نشان خواهیم داد که هریک از این سرایندگان، با توجه به ملیت و موقعیت زمانی و مکانی و شرایط فکری و درونی خود چه نگرشی به اسطوره، مضامین و بنمایههای اصیل اساطیری داشته و تا چه اندازه از این مصادیق در شعر خود بهره جستهاند. برای این کار، مضمونها و مفردات اساطیری که در پژوهش حاضر بررسی خواهند شد عبارتاند از: خدایان، الههها، ایزدان؛ پیامبران و آیینگذاران؛ شخصیتهای اسطورهای، تاریخی و حماسی؛ موجودات، گیاهان و جانوران اساطیری و همچنین مکانهای خاص و اسطورهای.
|
کلیدواژه
|
ادبیات تطبیقی ,اسطوره ,کهنالگو ,شعر معاصر ایران و تاجیکستان ,فروغ فرخزاد ,گلرخسار صفیآوا
|
آدرس
|
دانشگاه سمنان, دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران, ایران, دانشگاه سمنان, کارشناس ارشد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
maryam4.asadian@gmail.com
|
|
|
|
|