>
Fa   |   Ar   |   En
   تاثیر تغذیه کنجاله کانولای فرآوری‌شده با فرمالدهید در دو سطح پروتئین خام بر مصرف ماده خشک، تولید و ترکیب شیر، قابلیت هضم مواد مغذی و فراسنجه‌های شکمبه‌ای در بزهای شیرده  
   
نویسنده تاج الدینی محمد امین ,دیانی امید ,خضری امین ,طهماسبی رضا ,شریفی حسینی محمد مهدی
منبع پژوهش در نشخواركنندگان - 1401 - دوره : 10 - شماره : 4 - صفحه:21 -38
چکیده    سابقه و هدف: به‌واسطه گرانی نسبی و وابستگی کشور به واردات کنجاله سویا، و نیز با افزایش تقاضا برای منابع پروتئینی جدید، استفاده از منابع پروتئینی گیاهی مانند کنجاله کانولا به‌عنوان جایگزین مناسبی برای آن مورد توجه است. با توجه به تجزیه‌پذیری بالای پروتئین کنجاله‌ها و اتلاف نیتروژن به شکل اوره از طریق ادرار، استفاده از روش‌های فرآوری کنجاله‌ها، به‌منظور کاهش نرخ تجزیه‌پذیری پروتئین و افزایش سهم پروتئین عبوری می‌تواند سبب بهبود عملکرد دام و راندمان استفاده از نیتروژن شود. در نتیجه، اثر جایگزینی کنجاله کانولای فرآوری‌شده با فرمالدهید با کنجاله فرآوری‌نشده در جیره بزهای شیرده بر مصرف خوراک، قابلیت هضم مواد مغذی، عملکرد تولیدی و برخی فراسنجه‌های شکمبه‌ای، و امکان جبران کمبود پروتئین جیره با استفاده از کنجاله فرآوری‌شده با فرمالدهید در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش‌ها: در این پژوهش از هشت راس بز بالغ شیرده نژاد رایینی استفاده شد. پس از تعیین پروتئین خام، کنجاله کانولا با سطوح 0.8 و 1.2 درصد فرمالدهید (به‌ازای مقدار پروتئین خام کنجاله) فرآوری و در تهیه جیره استفاده شد. جیره‌های آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد، دارای کنجاله فرآوری‌نشده و 14.5 درصد پروتئین خام. 2) جیره دارای کنجاله فرآوری‌شده با 0.8 درصد فرمالدهید و 14.5 درصد پروتئین خام، 3) جیره دارای کنجاله فرآوری‌شده با 1.2 درصد فرمالدهید و 14.5 درصد پروتئین خام، 4) جیره دارای کنجاله فرآوری‌شده با 1.2 درصد فرمالدهید و 12.5 درصد پروتئین خام بود. فراسنجه‌های تجزیه‌پذیری شکمبه‌ای پروتئین خام کنجاله کانولا با روش کیسه‌گذاری شکمبه‌ای تعیین شد و میزان پروتئین قابل‌‌تجزیه و غیرقابل تجزیه کنجاله فرآوری‌شده محاسبه شد. طی هفته نمونه‌برداری هر دوره، مصرف خوراک و تولید شیر در روز ثبت شد و یک نمونه شیر برای تعیین ترکیب شیر به آزمایشگاه منتقل شد. در روز آخر هر دوره نمونه‌گیری از مایع شکمبه به‌‌منظور تعیین ph، غلظت نیتروژن آمونیاکی و شمارش جمعیت پروتوزوآ انجام شد. همچنین هزینه تمام‌شده شیر، سود ناخالص از تولید شیر و برآورد اقتصادی جیره‌های آزمایشی بررسی شد.یافته‌ها: فرآوری تاثیری بر درصد پروتئین خام کنجاله کانولا نداشت در حالی که میزان تجزیه‌پذیری پروتئین خام کنجاله را کاهش داد (p<0.05). مصرف ماده خشک بزها با تغذیه کنجاله کانولای فرآوری‌شده افزایش یافت (p<0.05)، اما با کاهش سطح پروتئین خام جیره تغییری نکرد. قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، آلی، الیاف نامحلول در شوینده‌‌خنثی، پروتئین خام و چربی بین تیمارهای آزمایشی تفاوت معنیداری نداشت. با تغذیه کنجاله کانولای فرآوری‌شده با 1.2 درصد، تولید روزانه شیر خام و شیر تصحیح‌شده افزایش یافت (p<0.05) و کاهش سطح پروتئین خام جیره، سبب افت تولید شیر بزها نشد. تغذیه جیره‌های آزمایشی بر درصد ترکیبات شیر بزها تاثیری نداشت، بااینحال تولید روزانه چربی، پروتئین، لاکتوز بطور معنیداری با تغذیه کنجاله کانولای فرآوری شده با 1.2 درصد فرمالدهید در جیره‌های با سطوح 14.5 و 12.5 درصد پروتئین خام جیره افزایش یافت. همچنین تفاوتی در ph مایع شکمبه، جمعیت گونه‌های هلوتریش، سلولولیتیک و انتودینیومورف‌ها و کل پروتوزوآیی مایع شکمبه مشاهده نشد، اما غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه بزها با تغذیه کنجاله کانولای فرآوری‌شده با 1.2 درصد فرمالدهید کاهش یافت (p<0.05). میانگین هزینه روزانه خوراک مصرفی در گروههای تغذیه‌شده با کنجاله کانولای فرآوری‌شده افزایش یافت، سود ناخالص حاصل از تولید شیر در گروه‌های تغذیه‌ شده با کنجاله کانولای فرآوری‌شده با 1.2 درصد فرمالدهید بالاتر بود (p<0.05).نتیجه‌گیری: فرآوری کنجاله کانولا با 1.2 درصد فرمالدهید سبب بهبود مصرف خوراک و عملکرد تولیدی بزهای شیرده شد، هم‌چنین فرآوری در این سطح به‌خوبی اثرات احتمالی کمبود پروتئین خام جیره را جبران کرده و عملکرد کلی بزها با کاهش سطح پروتئین خام نسبت به جیره شاهد (با پروتئین بالاتر) برابر شد. در نتیجه، فرآوری کنجاله کانولا با 1.2 درصد فرمالدهید راهکاری مفید جهت افزایش سطح پروتئین عبوری جیره و بهبود عملکرد تولیدی، همچنین کاهش اتلاف نیتروژن از بدن به‌نظر می‌رسد.
کلیدواژه آنزیم قارچی، الیاف نامحلول در شوینده، خنثی گوارش ناپذیر، تجزیه پذیری شکمبه ای، محصولات فرعی زراعی
آدرس دانشگاه شهید باهنر کرمان, دانشکده کشاورزی, گروه علوم دامی, ایران, دانشگاه شهید باهنر کرمان, دانشکده کشاورزی, گروه علوم دامی, ایران, دانشگاه شهید باهنر کرمان, دانشکده کشاورزی, گروه علوم دامی, ایران, دانشگاه شهید باهنر کرمان, دانشکده کشاورزی, گروه علوم دامی, ایران, دانشگاه شهید باهنر کرمان, دانشکده کشاورزی, گروه علوم دامی, ایران
پست الکترونیکی mmsharifi@uk.ac.ir
 
   the effects of feeding formaldehyde-treated canola meal in two levels of dietary crude protein on dry matter intake, milk yield and composition, nutrients digestibility and ruminal parameters in lactating goats  
   
Authors tajaddini mohammad amin ,dayani omid ,khezri amin ,tahmasbi reza ,sharifi hoseini mohammad mahdi
Abstract    background and objectives: due to the relative cost and dependence of the country on soybean meal importation, more attention is given to new protein sources such as canola meal as a suitable alternative for soybean meal. also, the high protein degradability of meals in the rumen leads to the loss of nitrogen (urea) through urine. thus, meal processing methods are considered in order to reduce the rate of ruminal protein degradation and increase by pass protein proportion which can improve animal productive performance and efficiency of nitrogen utilization. therefore, the effects of substituting formaldehyde treated canola meal (0.8 and 1.2% of meal crude protein) for the untreated meal on feed intake, nutrient digestibility, productive performance, and some ruminal parameters in lactating goat’s diet, and the possibility to compensate dietary protein deficiency using processed meal with 1.2% formaldehyde was investigated in this study. materials and methods: eight multiparous lactating goats with an initial milk yield of 650 700 g/d were used in this study. canola meal was treated with formaldehyde at two levels of 0.8 and 1.2% cp of the meal and then used in the concentrate mixture. four dietary treatments were: (1) control diet with 14.5 % cp containing untreated canola meal, (2) diet with 14.5 % cp containing formaldehyde treated canola meal (0.8% cp), (3) diet with 14.5 % cp containing formaldehyde treated canola meal (1.2% cp), and (4) diet with 12.5 % cp containing formaldehyde treated canola meal (1.2% cp). in the last 7 days of each experimental period, feed intake and milk yield were measured daily and a subsample of produced milk was collected for milk component analysis. on the last day of each collection period, ruminal fluid samples were taken from goats to measure ph, nh3 n concentration, and protozoa population count. the gross profit of milk production and economic estimation of experimental diets were also performed. results: the dm intake of the goats was significantly increased by the substitution of formaldehyde treated canola meal in the diet (p<0.05). reducing the dietary level of cp had also the same effect. feeding 1.2 % formaldehyde treated canola meal alone or with the reduced cp level of diet significantly increased the production of milk, fcm, fat, protein, and lactose (p<0.05), while experimental diets did not affect the milk composition of the goats. treating canola meal with formaldehyde did not affect ruminal ph, total protozoa, entodiniomorph, holotrich, and cellulolytic count, while nh3 n showed a significant decrease by feeding 1.2% formaldehyde treated canola meal at 3 h post feeding (p<0.05). mean daily feed cost increased by feeding the formaldehyde treated canola meal and daily gross profit was higher with the group that fed on a diet containing 1.2% formaldehyde treated canola meal. conclusion: according to the present results, formaldehyde treatment of canola meal (1.2 %) enhanced the feed intake and growth performance of lactating goats, moreover, treatment at this level properly compensated for the probable adverse effects of the lack of dietary crude protein on animal performance. therefore, formaldehyde treatment of canola meal (1.2 %) is recommended as a suitable choice to increase dietary bypass protein and positively impact growth performance, also to reduce the loss of nitrogen from the body.
Keywords canola meal ,formaldehyde ,lactating goats ,milk yield and composition
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved