فرهنگ به مثابه قدرت در روابط بین الملل؛ قدرت فرهنگ در برابر فرهنگ قدرت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
جمشیدی محمدحسن ,نقدی فرزانه
|
منبع
|
سياست جهاني - 1396 - دوره : 6 - شماره : 1 - صفحه:7 -41
|
|
|
چکیده
|
درمطالعات بین الملل غالباً قدرت مادی و سخت هسته اصلی و تعیینکننده میزان قدرت و نوع روابط میان دولتها بوده است. اما پس از جنگ سرد، قدرت مادی بهتنهایی پاسخ گوی نیاز جوامع انسانی نیست و شکل دیگری از قدرت که پایههای آن را مبانی ارزشی هویتی و فرهنگی تشکیل میدهد، اهمیت بیشتری یافته است. فرهنگ و روابط فرهنگی چنان در ابعاد همهجانبه زندگی دولت ملتها تنیده شده است که امروزه روابط بینالملل را روابط میان فرهنگها تعبیر میکنند. کشوری موفق است که بتواند از طریق فرهنگ، ارزش و ایدئولوژی خود اندیشه و ترجیحات دیگر دولت ملتها را تحت تاثیر قرار داده و گفتمان و نظم بینالملل را در جهت مبانی فرهنگی ارزشی خود هدایت کند. نظر به اهمیت نقش قدرت دولتها در تنظیم روابط خارجی و چرخش قدرت از نوع سخت به نرم، این مقاله تمرکز را بر بررسی یکی از ابعاد مهم قدرت نرم در روابط میان کشورها و افزایش پرستیژ و قدرت دولتها در نظام بینالمللی بنانهاده، سوال اصلی این است که فرهنگ و مولفه های فرهنگی چگونه میتوانند در افزایش قدرت در تعاملات میان دولتها و نهادهای بینالمللی موثر واقع شوند؟ این نوشتار بهمثابه تحقیقی بنیادی با رویکرد تحلیلی تبیینی و استفاده از دادههای کتابخانه ای و اسنادی، به شناسایی عناصر فرهنگی و تحلیل رابطه این عناصر با افزایش قدرت تاثیرگذاری دولت میپردازد و نشان میدهد که دولتها چگونه میتوانند بهواسطه هنجارهای معنایی و گفتمانهای ارزشی، روابط خود با دیگر دولتها را در جهت اهداف و منافع و درنتیجه افزایش قدرت نفوذ خود مدیریت نمایند.
|
کلیدواژه
|
قدرت، قدرت نرم، فرهنگ، روابط فرهنگی، روابط بینالملل
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, گروه علوم سیاسی, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, ایران
|
|
|
|
|
|
|