|
|
اثر روشهای مختلف خاکورزی بر فعالیت آنزیمهای فسفاتاز و اورهآز در یک خاک آهکی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
میرزاوند جهانبخش ,اسدی رحمانی هادی
|
منبع
|
زيست شناسي خاك - 1399 - دوره : 8 - شماره : 1 - صفحه:15 -24
|
چکیده
|
حفظ بقایا و کاهش دفعات شخم در خاک، راهکاری مناسب در جهت حفظ و بهبود کیفیت خاک می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر روش های خاک ورزی و مدیریت بقایا بر فعالیت آنزیم های فسفاتاز و اوره آز یک خاک آهکی در تناوب گندمذرت در سال 96-1395 و 97-1396 اجرا گردید. آزمایش به صورت کرت های یک بار خُرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و با سه تکرار در شرایط مزرعه ای در زرقان استان فارس انجام شد. تیمارها شامل روش های خاک ورزی در سه سطح (خاک ورزی رایج، کم خاک ورزی و بی خاک ورزی) به عنوان فاکتور اصلی و مدیریت بقایا در دو سطح (حفظ 30 درصد بقایا و حذف تمام بقایا) به عنوان فاکتور فرعی بود. نتایج نشان داد اثر روش های خاک ورزی و بقایا بر فشردگی، ماده آلی و فعالیت های آنزیمی خاک معنی دار بود. در شرایط حذف بقایا، همواره بیشترین فشردگی خاک در عمق سطحی (cm 0-10) در سامانه بی خاک ورزی و با افزایش عمق (cm 10-20) در سامانه خاک ورزی رایج حاصل شد. درمقابل، بیشترین ماده آلی خاک در هر دو محصول در سامانه کم خاکورزی و حفظ 30 درصد بقایا مشاهده شد. کمترین میزان آنزیم فسفاتاز قلیایی در گندم (µg pnp g^-1 soil h^-1 917.00) و ذرت (µg pnp g^-1 soil h^-1 443.00) در سامانه خاک ورزی رایج و حذف بقایا فراهم شد. بیشترین میزان آنزیم فسفاتاز اسیدی در گندم (µg pnp g^-1 soil h^-1 442.65) و سپس در ذرت (µg pnp g^-1 soil h^-1 374.17) با انجام عملیات کم خاک ورزی و حفظ 30 درصد بقایا به دست آمد. اما، در سامانه بی خاک ورزی بیشترین فعالیت آنزیم اوره آز در کشت ذرت (µg nh4 g^-1 soil h^-1 198.33) و سپس در کشت گندم (µg nh4 g^-1 soil h^-1 181.67) مشاهده شد. بنابراین، در یک خاک آهکی اتخاذ عملیات کم خاک ورزی و باقی گذاشتن 30 درصد بقایای گیاهی جهت کاهش فشردگی، افزایش ماده آلی و بهبود فعالیت های آنزیمی خاک در تناوب گندمذرت پیشنهاد می گردد.
|
کلیدواژه
|
آنزیم اورهآز، فسفاتاز اسیدی، فسفاتاز قلیایی، کمخاکورزی، ماده آلی
|
آدرس
|
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی, مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس, بخش تحقیقات خاک و آب, ایران, سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی, موسسه تحقیقات خاک و آب, ایران
|
پست الکترونیکی
|
hasadi@areeo.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Effect of Different Tillage Practices on Phosphatase and Urease Activities in a Calcareous Soil
|
|
|
Authors
|
Mirzavand Jahanbakhsh ,Asadi-Rahmani Hadi
|
Abstract
|
Residue retention with less soil disturbance is a promising approach to maintain the soil quality. The study was conducted to determine the effects of tillage at three levels (conventional tillage (CT), reduced tillage (RT), and NoTill (NT)) as main plots and crop residue at two levels (residue removal and retention) as subplot on phosphatase and urease enzyme activitiesof calcareous soil in wheatcorn cropping system based on a splitplot design with three replications at the Zarghan in Fars province, Iran from 201516 to 201617. Results showed that applying tillage and residue significantly affected on soil bulk density (BD), organic matter (OM), and enzyme activities. In soil surface (soil depth: 010 cm), the highest BD was observed by NT practice when residue removed, whereas BD maximized as soil depth (1020 cm) increased especially under CT. In contrast, OM was maximized under RT and residue retention (30% of residue) in wheatcorn rotation. The lowest alkaline phosphatase enzyme (917.00 and 443.00 µg PNP g1 soil h1 in wheat and corn, respectively) was obtained by CT and residue removal. Applying RT with 30% of residue was maximized acid phosphatase activity in wheat by 442.65 µg PNP g1 soil h1 and followed in corn by 374.17 µg PNP g1 soil h1. However, the highest urease enzyme activity (198.33 and 181.67 µg NH4 g1 soil h1 in corn and wheat, respectively) observed by NT when 30% of residue was retained. In general, adopting RT practice accompanied by retaining crop residue (30% of residue on the soil surface) to reduce BD, increase OM and improve enzyme activities of calcareous soil in the wheatcorn cropping system is recommended.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|