>
Fa   |   Ar   |   En
   اصول راهبردی خودکنترلی مدیریتی در نهج‌البلاغه( مطالعه موردی نامه 53)  
   
نویسنده علائی رحمانی فاطمه ,معتمد لنگرودی فرشته
منبع بصيرت و تربيت اسلامي - 1397 - دوره : 15 - شماره : 46 - صفحه:67 -86
چکیده    زمینه و هدف: «خودکنترلی» را می‌توان به‌عنوان یک راهبرد اساسی درجهت پیشرفت مادی و معنوی جامعه به‌شمار آورد. «خودکنترلی» در فرایند اصلاح نابهنجاری‌های مختلف اجتماعی و تحقق سازگاری اجتماعی در بین مدیران و مردم، بسیار اثرگذار است. امروزه بروز مشکلات اجتماعی، ضرورت ارتقای اخلاق مدیران که همخوان با ارزش های دینی باشد را دوچندان کرده است. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است که آیا از رهگذر نامة امام علی(ع) به مالک اشتر می توان ابعاد مختلف خودکنترلی در اخلاق مدیریت را تبیین نمود؟روش تحقیق: در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی، آموزه های این نامه در مورد اخلاق مدیران با تمرکز بر موضوع «خودکنترلی» بررسی شده است. بدین‌منظور ابتدا مفهوم خودکنترلی و ابعاد آن در علم روان‌شناسی تبیین شده و پس از ارائة دورنمایی از این نامه، مهم‌ترین ابعاد خودکنترلی مدیریت از نامه استخراج شده است.یافته‌ها و نتیجه‌گیری: از رهگذر بررسی گزاره های این نامه، چنین به دست می آید که «خودکنترلی» در دو بعد فردی و اجتماعی، شاکلة اخلاق مدیران را ترسیم می‌کند. تقوا، عدالت، صداقت، مدارا، حق مداری و بخشندگی از پربسامدترین اصول راهبردی خودکنترلی در مدیریت است که در این نامه، حضرت امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر ابلاغ می‌کند.
کلیدواژه خودکنترلی ,نامه پنجاه‌وسه نهج‌البلاغه ,تقوا ,عدالت ,صداقت ,مشورت
آدرس دانشگاه الزهرا (س), گروه علوم قرآن و حدیث, ایران, دانشگاه الزهرا (س), ایران
پست الکترونیکی f _ motamad_2011@yahoo.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved