امور فوری در دادرسی کیفری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رحمدل منصور
|
منبع
|
پژوهشهاي حقوق جزا و جرم شناسي - 1397 - شماره : 11 - صفحه:105 -130
|
چکیده
|
در ماده 310 قانون آیین دادرسی مدنی قانونگذار به طور صریح از عبارت «دستور موقت» استفاده کرده و مقرر داشته «در اموری که تعیین تکلیف آن فوریت دارد، دادگاه به درخواست ذینفع برابر مواد زیر دستور موقت صادر مینماید.» همچنان که ملاحظه میشود مبنای صدور دستور مزبور فوریت امر تلقی شده است. شرط صدور دستور موقت در آیین دادرسی مدنی، علاوه بر احراز فوریت امر توسط دادگاه، اساساً ایداع خسارت احتمالی معینه از طرف دادگاه توسط خواهان است. در قانون آیین دادرسی کیفری قانونگذار مشخصاً از عبارت دستور موقت استفاده نکرده است، ولی در تبصره 1 ماده 690 قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مصوب 1375 به نوعی به دستور فوری اشاره و مقرر داشته «مقام قضایی با تنظیم صورتمجلس دستور متوقف ماندن عملیات متجاوز را تا صدور حکم قطعی خواهد داد» و با این کیفیت سوال آن است که در دادرسیهای کیفری، مربوط به دعوای عمومی، نیز میتوان دستور موقت صادر نمود و آیا حکم موضوع تبصره مزبور را میتوان از مصادیق دستور موقت تلقی کرد؟ آیا اساساً دستور موقت در دادرسی کیفری مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است؟ اگر امکان صدور دستور موقت وجود دارد شرایط صدور آن چیست و چه مراجعی صالح به صدور چنین دستوری هستند؟ چه وجوه تشابه و افتراقی بین دستور موقت در دادرسی مدنی و دادرسی کیفری وجود دارد؟ مقاله حاضر با لحاظ این فرضیه که موارد فوری در امور کیفری مورد توجه مقنن قرار گرفته و بین امور فوری در دادرسی مدنی و کیفری وجوه افتراق و اشتراکی وجود دارد و شرایط صدور دستور در امور فوری کیفری متفاوت از امور مدنی است در مقام تبیین جنبههای مختلف امور فوری در دادرسی کیفری و پاسخگویی به سوالات مزبور است.
|
کلیدواژه
|
دستور موقت، دادرسی کیفری، دستور توقف عملیات، جلوگیری از ادامه عملیات مجرمانه
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, دانشکده حقوق, ایران
|
پست الکترونیکی
|
m_rahmdel@yahoo.com
|
|
|
|
|