رویکرد طراحی- مبنا به مصرف هوشمندانه انرژی در نظریه معماری سرآمد

اهداف: آسیب‌شناسی صورت‌گرفته نشان می‌دهد که روش‌های متداول آموزش، در عمل نتوانسته‌اند در انتقال مفاهیم کاهش مصرف انرژی موفق باشند. بنابراین این پژوهش با استفاده از دستگاه فکری نظریه معماری سرآمد ، به تبیین ویژگی‌های رویکرد طراحی مبنا به مصرف هوشمندانه انرژی و تاثیر آن بر افزایش بازدهی آموزش طراحی معماری می‌پردازد.روش‌ها: پژوهش از طریق پرسش‌نامه‌های بسته، به‌صورت خوداظهاری با مشارکت 20 استاد و 85 دانش‌آموخته کارشناسی ارشد معماری، سئوال می‌کند که مخاطب با مباحث فیزیک ساختمان و بهره‌وری در مصرف انرژی چه میزان آشنایی دارد و مخاطب تا چه اندازه آموزش‌های دانشگاهی مربوط را کاربردی می‌داند.یافته‌ها: نتایج پرسش‌نامه گویای آن است که آموزش‌های موجود در دانشگاه‌های برتر کشور براساس مدل اطلاعات مبنا (و نه طراحی مبنا) اجرا می‌شوند و در نتیجه توسط مخاطب غیرکاربردی ارزیابی می‌شوند.نتیجه‌گیری: نظریه معماری سرآمد استفاده از الگوهای طراحی مبنا در کاهش مصرف انرژی را در آموزش طراحی معماری و تغییر دیدگاه برای جایگزین‌کردن تربیت ابرمعمارِ احساساتی فرمالیست (روش‌های متعارف)، با تربیت یک معمار آشنا به استفاده از فناوری‌های روزآمد را پیشنهاد می‌دهد. مهم‌ترین موضوعات برای تحقق این نظریه در آموزش معماری عبارتند از: حرکت از دانش ضمنی به یادگیری عمیق ، از داده‌های یکه به ابرداده‌ها ، از روش‌های متعارف کنترل و نظارت به اینترنت اشیا ، و از نظام قدیمی نقشه‌کشی ساختمان به مدل‌سازی داده‌ای ساخت .

Designerly Approach to Energy Efficiency in High-Performance Architecture Theory

Aims: Pathology shows that conventional training methods have not been able to be successful in transmitting energy consumption reduction concepts. Therefore, this study uses the intellectual device of highperformance architecture theory to explain the characteristics of the ldquo;designerly rdquo; approach to ldquo;energy efficiency rdquo; and its effect on increasing the efficiency of architectural design training.Methods: Through closedended questionnaires, the research, with selfexpression with the participation of 20 professors and 85 graduate students of architecture, asks how much the audience is familiar with the topics of building physics and energy efficiency and to what extent does the audience evaluates the relevant academic teachings practical.Findings: The results indicate that the training at the countrychr('39')s top universities is based on the informationbased model (not the designbasis) and is therefore evaluated nonpractical by the audience.Conclusion: Highperformance architecture theory suggests using designerly patterns in reduction of energy consumption in ldquo;architecture design training rdquo; and change of perspective to replace emotionalformalist superarchitect training (conventional methods) with training an architect familiar to the use of uptodate technology. The most important topics for the realization of this theory in architectural education are: move from tacit knowledge to deep learning , from unique data to superdata , from conventional control and monitoring methods to the internet of things, and from the old system of building mapping to building data modeling .