بررسی انتقادی ادعای عدم ناپسندی برهنگی سر و گردن در روزگار پیامبر صلّی الله علیه و آله (با تکیه بر مبانی قرآن شناختی و شواهد تاریخی)

نظریه «حجاب حداقلی» مبتنی بر نظریه «حداقلی فرمان الهی» بر آن است که قبح اخلاقی عدم پوشش اسلامی را بکاهد. تاخیر در نزول آیات مربوط به حجاب، طواف عریان، نحوه پوشش حاجیان در مناسک حج، برهنگی اصحاب صُفّه و عدم واکنش شریعت اسلام نسبت به برهنگی از ادله مدافعان این دیدگاه است. این پژوهش به روش تحلیل انتقادی و با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای ازجمله آثار بنایی و بیانی صاحبان این نظر، به بررسی و ردّ دلایل ایشان پرداخته است. یافته‌های پژوهش بیانگر آن است که برهنگی اعمّ از برهنگی کامل و برهنگی سر و گردن و موی بانوان، قبیح بوده و واکنش قرآن کریم و رسول خدا| را به‌دنبال داشته است. در سال‌های آغازین رسالت و در آیات مکی، قرآن نسبت به برهنگی‌های کامل موردی، واکنش نشان داد و آن را حرام اعلام کرد  و جهت رفع نواقص پوشش بانوان ( پوشش بدن و حجم محاسن) نیز آیات 31 نور و 59 احزاب نازل گردید. به‌نظر می‌رسد، ارتباط میان قبح برهنگی سر و گردن و موی بانوان و بی‌حیایی از نوع «عموم و خصوص من وجه» است و نه «عموم و خصوص مطلق»؛ بدین معنا که تنها برخی از بانوانی که با آگاهی به حکم شریعت و قباحت آن به کشف مو و گردن و سر مبادرت می‌نمایند، متصف به بی‌حیایی می‌گردند و کسانی که این عملشان از روی آگاهی و ... نیست به بی‌حیایی متصف نمی‌گردند.

a critical study of the claim that head and neck nudity was not distasteful in the days of the prophet(based on quranic foundations and historical evidence)

the theory of minimum hijab is based on the theory of minimum divine command to reduce the moral disgrace of not wearing islamic veil. the delay in the revelation of the verses related to hijab, naked circumambulation, the pilgrims dress in hajj rituals, the nudity of companions and the lack of response of islamic law to nudity are among the arguments of the defenders of this point of view. this research has investigated and refuted their reasons using the method of critical analysis and using library resources, including the construction works and expressions of the owners of this opinion. the findings of the research indicate that nudity, including complete nudity and the nudity of women’s head, neck, and hair, is ugly and led to reaction  of the holy quran and the messenger of god. has been looking for in the early years of the prophethood and in the meccan verses, the qur’an reacted to complete nudity and declared it forbiden (haram), and in order to correct the shortcomings of women’s clothing (body covering and the size of virtues), verses 31 noor and 59 ahzab were also revealed. it seems that the connection between the ugliness of head and neck nudity and women’s hair and obscenity is of the generality and peculiarity in some respect type, and not absolute generality and peculiarity; this means that only some of the women who, knowing the ruling of the shari’ah and its ugliness, expose their hair, neck, and head, are classified as indecency, and those who do not do this out of awareness, etc., are not classified as indecency.