گفتمان مقاومت (شیعی) و تاثیر آن بر نظم امنیتی هژمونیک غرب‌آسیا در مواجهه با گفتمان‌های سَلَفی و اِخوانی

پیروزی انقلاب اسلامی ایران سبب تحولی بنیادین در منطقه راهبردی غرب آسیا شد و معادلات نظام بین الملل را در جهان و منطقه از هم گسست. برای تبیین ماهیتِ رقابتِ گفتمان مقاومت در تقابل با گفتمان‌های متخاصم در حوزۀ راهبردی غرب‌آسیا - در بازه زمانی پسا انقلاب اسلامی در ایران 1357/ 1979 و انقلاب های عربی1390/ 2011 ضروری است مولفه ها و عناصر مهم آن با رویکردی توصیفی تحلیلی به صورت واقع‌بینانه مورد واکاوی قرارگیرد.مقاله حاضر تحقق این واقع گرایی را در چارچوب نظری کپنهاگ، برای اولین بار مورد آزمایش قرار می دهد.در واقع،اسلام سیاسی عمده‌ترین گفتمان اثرگذار در تحولات چند دهه اخیر منطقه است و کاربست فرقه ای آن، حوزه راهبردی غرب آسیا را در دوره‌ای پراز تنش و آشوب همراه با جنگ، خشونت و اختلافات مذهبی و قومی قرار داده لذا این اثر، در صدد پاسخگویی به این پرسش برآمده تا تاثیر گفتمان مقاومت (شیعی) بر نظم امنیتی هژمونیک غرب‌آسیا در مواجهه با گفتمان‌های سَلَفی و اِخوانی را مورد ارزیابی قرار دهد.احتمالا گروه های فروملی و فراملیِ شیعه این ایده را در خود بازتولید نمودند که توانایی دگرگونی نظم مسلط بر منطقه را دارند.

The (Shiite) Resistance Discourse and Its Impact on the Hegemonic Security Order of West Asia in the Face of Salafi and Brotherhood Discourses

The victory of the Islamic Revolution of Iran led to a fundamental change in the strategic region of West Asia and to break the equations of the international system in the world and in the region. In order to explain the nature of the resistance discourse competition in opposition to hostile discourses in the strategic area of ​​West Asia in the period after the Islamic Revolution in Iran 1979/1997 and the Arab revolutions 20112011 it is necessary to present its important components and elements with a descriptiveanalytical approach in a realistic way. The present article examines for the first time the realization of this realism in Copenhagenchr('39')s theoretical framework. In fact, political Islam is the main influential discourse in the regionchr('39')s recent developments, and its sectarian application is the strategic area of ​​West Asia. During the period of tension and turmoil with war, violence and religious and ethnic differences, this work seeks to answer this question to the effect of the (Shiite) resistance discourse on the hegemonic security order of West Asia in the face of Salafi and eloquent discourses. Apparently, Shiite supranational and transnational groups have reproduced the idea that they have the ability to change the order in the region.