|
|
تبیین سیاست خارجی ایران درجبران خسارت زیست محیطی در حوزه خلیج فارس
|
|
|
|
|
نویسنده
|
امامی قشلاق محسن ,هاشمی محمد ,محبی محسن ,رستمی ولی
|
منبع
|
پژوهشهاي سياسي جهان اسلام - 1398 - دوره : 9 - شماره : 3 - صفحه:87 -104
|
چکیده
|
بحثهای زیست محیطی امروزه در محافل علمی و حتی سیاسی پر سر و صداترین و جدیترین بحثهایی است که مطرح میشوند. خلیج فارس به دلیل وجود منابع عظیم نفت و گاز و شرایط خاص زیست محیطی، اهمیت بالایی دارد بهعلت عمق کم، شوری آب، گرمی هوا، ارتباط محدود با آبهای آزاد جهان و مسائل ناشی از بهره برداری منابع فراوان انرژی آن، اکوسیستم ویژهای دارد. این ویژگی سبب شده است تا در برابر منابع آلودهکننده به شدت آسیب پذیر باشد.. در کنوانسیون کویت پنج منبع آلودگی شناسایی شده در خلیج فارس شناسایی شده که عبارتند از: آلودگی ناشی از تردد کشتیها، آلودگی ناشی از تخلیه مواد زائد از کشتی و هواپیما، آلودگی واقع در خشکی، آلودگی ناشی از اکتشاف و بهره برداری از منابع بستر و زیر بستر دریا، آلودگی ناشی از سایر فعالیتهای انسان در خلیج فارس. بنابراین کشورهای پیرامون خلیج فارس در جهت تصمیم گیری راهبردی در تلاش میباشند که با رعایت دقیق قراردادهای بینالمللی در راستای پاکسازی و بهسازی این اکوسیستم از آلودگیها جلوگیری کنند و برای کاهش آلودگی دریایی، همکاریهای زیست محیطی را جز ملزومات خود قرار دهند کشور ایران نیز در قوانین مختلفی بر اهمیت پیشگیری از آلودگی به دریاها تاکید کرده است، از جمله قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون جلوگیری از آلودگی دریایی ناشی از دفع مواد زاید و دیگر مواد قابل ذکر است. با توجه به لزوم جبران ضرر و زیان در نظامهای حقوقی، مطالعه و بحث از مسئولیت مدنی دولت در جبران خسارات زیست محیطی از جایگاه ویژهای در مباحث حقوقی برخوردار خواهد بود، سوال مدنظر این تحقیق این است که سیاست خارجی ایران درجبران خسارت زیست محیطی در حوزه خلیج فارس چگونه میباشد؟ فرضیه و پاسخ ارائه شده این است که در این راستا مطالعات انجام شده در حقوق ایران بیانگر آن است که اصل اولیه مورد پذیرش برای مبنای مسئولیت مدنی، مسئولیت مبتنی بر تقصیر است ولی این مسئولیت پاسخگوی نیازهای امروزی در خصوص جبران خسارات وارده بر محیط زیست در مواردی که زیان قابل انتساب به دولت نیست نمیباشد.
|
کلیدواژه
|
محیط زیست، خلیج فارس، ایران، جبران خسارت
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, گروه حقوق عمومی و بین الملل, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, گروه حقوق عمومی و بین الملل, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, گروه حقوق عمومی و بین الملل, ایران, دانشگاه تهران, گروه حقوق عمومی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Media and discursive power with Emphasis on the Islamic Revolution
|
|
|
Authors
|
|
Abstract
|
Baruch Spinoza (16321677) a Dutch philosopher and one of the greatest rationalist thinkers of the seventeenth century is regarded as the path finder of religious criticism and similarly, an enlightenment thinker of the seventeenth century. Baruch Spinoza believes that liberty is conjoined with divinity. This liberty works involuntarily. Wherever I have choice, I am not free. Man made laws have limitations which can defy his order. Necessity is the effect of his nature and liberty is absolute. The absolute liberty is divine. God alone stands purely on the necessity of the nature of his power and necessity works on the lines of power. Liberty means looking at all the objects and phenomenon as necessity. From the point of view of Iqbal Lahori, liberty is the way such as social or cultural forces that on the basis of wisdom seeks to stop man. He in his works shows the compatibility with freedom. He has discussed individual liberty vis a vis collective freedom and man in relations to government and society which form one of the directions of the outlook of Iqbal on liberty. The present paper aims to deal with the similarity and contrast between the thought process of Iqbal and Baruch Spinoza on liberty. The paper is narrativeanalytical and draws materials from library and documents.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|