|
|
تحلیل تاثیر تفکرات اقبال لاهوری و باروخ اسپینوزا در باب آزادی در مبارزه با استکبار و استعمار در جهان اسلام مطالعه موردی پا کستان
|
|
|
|
|
نویسنده
|
منگلی ماندانا
|
منبع
|
پژوهشهاي سياسي جهان اسلام - 1398 - دوره : 9 - شماره : 3 - صفحه:235 -264
|
|
|
چکیده
|
اسلام به عنوان یک مجموعه به هم پیوسته و هماهنگ است. بدین لحاظ هر کدام از اجزاء در جایگاه خاص خودشان قرار دارند. نظام سیاسی -اجتماعی اسلام که یکی از اجزاء این مجموعه است بیانگر این واقعیت است که قلمرو دین از قلمرو شخصی و خصوصی فراتر رفته و به مسائل اجتماعی نیز توجه دارد.لذا اسلام از یک طرف؛ عدالت، مساوات، برابری، آزادی، اخلاق و تهذیب نفس را مورد توجه قرار داده و از طرف دیگر؛ تجارت، رفاه، جنگ، صلح، امنیت و حکومت را برای جامعه اسلامی خواستار است.از این رو باید اشاره داشت که آزادی، یکی از بحث انگیزترین موضوعات جوامع بشری در دنیای معاصر است. این موضوع با وجودی که مدام مورد بحث و مناظره بوده و صاحب نظران چیره دستی نیز به طور مکرر به تحقیق، تفسیر و تبیین آن پرداختهاند، ولی به دلیل ماهیت خاصی که دارد؛ از طرفی جزء مهمترین حقوق اساسی افراد در جامعه مطرح بوده و از طرف دیگر همواره با منافع ارباب قدرت و دیدگاههای اقتدارگریانه مکتبهای تربیتی، به نحوی در تعارض بوده است، در هالهای از ابهام باقی مانده و توفیق حصول وفاق بر سر تفسیر آن به دست نیامده است. لازم به ذکر است که اسپینوزا از بزرگترین خردگرایان فلسفهٔ قرن هفدهم و زمینهساز ظهور نقد مذهبی و همچنین عصر روشنگری در قرن هجدهم است و همچنین اقبال لاهوری فیلسوف و سیاستمدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود که اشعار زیادی نیز به زبانهای فارسی و اردو سروده است. اقبال نخستین کسی بود که ایده یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد. مقاله حاضر میکوشد تا به روش توصیفی _تحلیلی و مبتنی بر ابزار کتابخانهای و اسنادی، تحلیل تاثیر تفکرات اقبال لاهوری و باروخ اسپینوزا در باب آزادی در مبارزه با استکبار و استعمار در جهان اسلام مطالعه موردی پا کستان بپردازد.
|
کلیدواژه
|
اقبال لاهوری، باروخ اسپینوزا، آزادی، جهان اسلام، حکومت اسلامی پاکستان، استعمار.
|
آدرس
|
دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران جنوب, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mandana5m@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Outlook of Iqbal Lahori and Baruch Spinoza on “Liberty”
|
|
|
Authors
|
mangeli Mandana
|
Abstract
|
Baruch Spinoza (16321677) a Dutch philosopher and one of the greatest rationalist thinkers of the seventeenth century is regarded as the path finder of religious criticism and similarly, an enlightenment thinker of the seventeenth century. Baruch Spinoza believes that liberty is conjoined with divinity. This liberty works involuntarily. Wherever I have choice, I am not free. Man made laws have limitations which can defy his order. Necessity is the effect of his nature and liberty is absolute. The absolute liberty is divine. God alone stands purely on the necessity of the nature of his power and necessity works on the lines of power. Liberty means looking at all the objects and phenomenon as necessity. From the point of view of Iqbal Lahori, liberty is the way such as social or cultural forces that on the basis of wisdom seeks to stop man. He in his works shows the compatibility with freedom. He has discussed individual liberty vis a vis collective freedom and man in relations to government and society which form one of the directions of the outlook of Iqbal on liberty. The present paper aims to deal with the similarity and contrast between the thought process of Iqbal and Baruch Spinoza on liberty. The paper is narrativeanalytical and draws materials from library and documents.
|
Keywords
|
Iqbal Lahori ,Baruch Spinoza ,Liberty.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|