|
|
مطالعه تطبیقی نظریه حکومت در اندیشه عیسی قاسم و عبدالوهاب حسین؛ براساس روش قصدگرای هرمنوتیک اسکینر
|
|
|
|
|
نویسنده
|
درخشه جلال ,بیگی علیرضا
|
منبع
|
پژوهشهاي سياسي جهان اسلام - 1398 - دوره : 9 - شماره : 1 - صفحه:59 -85
|
چکیده
|
بیانات سیاسی عیسی احمد قاسم و عبدالوهاب حسین دو متفکر و فعال سیاسی که در بحرین به ترتیب به »شیخ عیسی قاسم « و »استاد عبدالوهاب حسین « شهرت دارند تاثیر بارزی در جریان های مردمی معاصر در بحرین داشته است. این دو شخصیت هر دو به ترتیب طلایه دار دو گفتمان اصلاح طلبانه و انقلابی هستند. نگرش آنان به جنبش های مردمی بحرین، موجب اتخاذ رهیافت های متفاوتی در دستیابی به اهداف و در نهایت، ایجاد دودستگی در بدنۀ مردمی جنبش 14 فوریه سال 2011 م در این کشور شد. علت این اختلاف نیز به سبب تفاوت در نگرش آنان به حکومت مطلوب است که از اندیشه آنان سرچشمه می گیرد. این پژوهش به روش مقایسه تطبیقی و گردآوری داده ها به شیوۀ کتابخانه ای، درصدد مطالعه تطبیقی نظریه حکومت از منظر مهم ترین مفاهیم مشترک نگرش سیاسی آنان به روش هرمنوتیک قصدگرای اسکینر است. یافته های پژوهش حاکی از این است که تحولات اخیر بحرین و شدت سرکوب مردم و جنبش های مردمی توسط نظام این کشور، تاثیر قابل توجهی در تغییر لحن کلام و نگرش سیاسی آیت الله قاسم داشته و سبب پرداختن ایشان به ارائۀ مفهوم معتدلی از اندیشه سیاسی خود شده که در نهایت حکومت پادشاهی مشروطه را مطلوب ترین حکومت برای بحرین بدانند. این در حالی است که سرکوب های نظام بحرین نه تنها موجب معتدل شدن کنش عبدالوهاب حسین نشد، بلکه سبب گردید تا وی همانند سابق با لحنی تهاجمی، به ارائۀ الگویی انقلابی از نگرش سیاسی خود پرداخته و با هدف تشکیل حکومت اسلامی مردم سالار، درصدد سرنگونی نظام حاکم برآید. در واقع، استاد عبدالوهاب حسین با نظر شیخ عیسی قاسم در تشکیل پادشاهی مشروطه در بحرین مخالف بوده و حکومت مطلوب را حکومت اسلامی مردم سالار می داند.این دو ادبیات مختلف در جنبش 14 فوریه، در پایان موجب دودستگی میان مردم و تقسیم شدن آنان به خواهان اصلاح و خواهان انقلاب شد. امری که پس از چندی باعث به طول انجامیدن جنبش 14 فوریه و سرکوب آن توسط نظام بحرین شد.
|
کلیدواژه
|
عیسی قاسم، عبدالوهاب حسین، بحرین، آل خلیفه، اسکینر، اندیشه سیاسی.
|
آدرس
|
دانشگاه ازاد اسلامی واحد کرج, گروه علوم سیاسی, ایران, دانشگاه امام صادق (ع)., ایران
|
پست الکترونیکی
|
a.r.beygi20@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Obstacles to the Consolidation of Democracy in Turkey (2002 –present) "The vague political nature, the organized structure of the party, and the authoritarian leadership"
|
|
|
Authors
|
|
Abstract
|
AbstractThe process of democratization of Turkey over more than a century has been accompanied by various barriers, such as military intervention, inefficient and passive opposition, undemocratic performance and sponsor of the religiouspolitical tariqa, ethnic and religious rifts, authoritarian government leaders, political parties rsquo; poor and sometimes biased performance, contradictory international policies [political pressures, ideological considerations of the European :::union::: and the United States], the spirit of the time [the power of extreme political systems and the supporter of dictatorship in the international system], the proliferation effects of the region, each of which contributes to delaying in the consolidation of democracy . The result of the present study is that although the barriers still remain influential in the era of the AKP [2002 present], their impact has declined substantially; thus, the new multilayer barrier , under the title The ambiguous and multifaceted political naturea structured party structurethe authoritarian leadership of the leadership . This new barrier has created its special container / templates under the titles of Delegative Democracy and Semiauthority , which have their own barriers to consolidating democracy. In this research, it has been attempted to analyze the barriers to the consolidation of democracy during the mentioned period, based on the descriptiveanalytical methodology and library and documentary sources.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|