تحلیل گفتمانی اسلام خلافت محور در افغانستان
|
|
|
|
|
نویسنده
|
میرعلی محمدعلی ,شفائی امان الله
|
منبع
|
پژوهشهاي سياسي جهان اسلام - 1397 - دوره : 8 - شماره : 2 - صفحه:191 -214
|
چکیده
|
در تاریخ اسلام گرایی افغانستان، گفتمان اسلام سیاسی محور »خلافت «، یکی از مهمترین و موثرترین گونه های متعدد اسلام های سیاسی در این کشور بوده است. نوشتار حاضر بدنبال آن است تا نشان دهد که اسلام سیاسی خلافتی در افغانستان در چهارچوب نظریه تحلیل گفتمان چگونه مفصل بندی شده و چه هویتی را بدست آورده است. یافته ها نشان می دهد که اسلام سیاسی خلافتی در افغانستان در زیر پوست سیاست و قدرت در افغانستان همواره حضور داشته اما در دو مقطع زمانی 1881 تا 1919 و از 1996 به یکی از گفتمان های برتر در حیات سیاسی و اجتماعی این کشور تبدیل شده است. در این دوره ها من حیث المجموع آموزه »خلافت « در نقطه کانونی گفتمان نشسته و دقایقی همانند امارت اسلامی، امیرالمومنین، شریعت، سنت، جهاد، پشتونیسم، امنیت و جهان وطنی را پیرامون خود مفصل بندی نموده است. اسلام سیاسی خلافتی در این مقاطع در رقابت با دیگر گفتمان های خانواده اسلام سیاسی و گفتمان های خارج از آن در رقابت بوده و در مقاطعی موفق شده است به عنوان گفتمان هژمون زمام قدرت را در افغانستان به دست گیرد. این گفتمان در هر دو دوره به دلیل پیوند و امتزاج با عناصر قومیتی و افراطی گری قابلیت اعتبار خود را از دست داد و به حاشیه رانده شد و در مقابل گفتمان ملی گرایی مبتنی بر لیبرال دموکراسی هژمونیک گردید.
|
کلیدواژه
|
اسلام خلافت محور، عبدالرحمنخان، طالبان، افغانستان، تحلیل گفتمان.
|
آدرس
|
جامعه المصطفی العالمیه, گروه علوم سیاسی, ایران, جامعه المصطفی العالمیه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
aman.shafa@yahoo.com
|
|
|
|
|