|
|
بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در شهر کرمانشاه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
جهانی دولت آباد اسماعیل ,محمدی چنور
|
منبع
|
مطالعات جامعه شناختي شهري - 1401 - دوره : 12 - شماره : 45 - صفحه:55 -91
|
چکیده
|
با توجه به اهمیت یافتن مفهوم توسعه ی پایدار در دهه های اخیر و نیز با توجه به اینکه توسعه ی پایدار شهری، بویژه در بعد اجتماعی، در روابط میان افراد تجسم می یابد، بنابراین بررسی و شناسایی بسترهای تحقق توسعۀ پایدار در شهرها نیازمندِ واکاوی و مطالعۀ مقولاتی در تعاملات انسانی، از جمله انسجام اجتماعی، یکپارچگی، مشارکت، اعتماد و همکاری شهروندان است که به تعبیری می توان مقولات یاد شده را در قالب مفهوم پایداری اجتماعی ترسیم نمود. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در شهر کرمانشاه پرداخته ایم. در بعد نظری، مدل مفهومی این پژوهش بر هفت مولفۀ اصلیِ پایداری اجتماعی، شاملِ حس تعلق مکانی، مشارکت و اعتماد، تعامل و کنش متقابل، عدالت و دسترسی به امکانات و خدمات، بهره مندی اقتصادی، مسکن و احساس امنیت، استوار می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایش بوده و جامعه آماری آن شاملِ کلیۀ شهروندان بالای 15 سالِ ساکن در مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه (946651 نفر) می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایِ متناسب با حجم نهابتاً 385 نفر از هشت منطقه شهر به عنوان نمونۀ نهایی انتخاب شده است. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می یاشد و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار spss (میانگین مولفه ها، تی تک نمونه ای و فریدمن)، مدل تصمیم گیری چند معیاره waspas و روش cvصورت گرفته است. نتایج مقایسه میانگین شاخص های پایداری اجتماعی از نظر شهروندان در شهر کرمانشاه نشان می دهد میانگین شاخص های؛ حس تعلق مکانی ( 3.27) ، تعامل و کنش متقابل (3.21)، شاخص عدالت و دسترسی به امکانات و خدمات (3.17)، شاخص کیفیت مسکن (3.15 )، احساس امنیت (3.10) و شاخص مشارکت و اعتماد (3.39 )، بر حسب نتایج آماری، به طور معنادار بیشتر از مقدار متوسط سه است، اما در شاخص بهره مندی اقتصادی (2.73) به طور معنادار کمتر از مقدار متوسط سه می باشد و از نظر شهروندان اصلاً وضعیت مطلوبی ندارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد؛ شاخص مشارکت و اعتماد با مقدار 4.87 در رتبه اول و بیشترین اهمیت را در پایداری اجتماعی داشته است. با توجه به نتایج مدل waspas ؛ مناطق یک با 0.3567 ، شش با 0.3554 ، دو با مقدار 0.3547 ، هشت با 0.3542، چهار با 0.3525، پنج با 0.3523 ، هفت با 0.3506 ، سه با 0.3497 به ترتیب در رتبه های اول تا هشتم قرار گرفته اند. در کل با توجه به نتایج مدلwaspas ؛ تمامی مناطق در مقولۀ نیمه برخوردار قرار می گیرند. همچنین بیشترین نابرابری در بین مولفه ها مربوط به میزان همدلی میان اهالی محلات شهری با مقدار 0.091 می باشد.
|
کلیدواژه
|
پایداری اجتماعی، شهر کرمانشاه، حس تعلق مکانی، مشارکت و اعتماد
|
آدرس
|
دانشگاه محقق اردبیلی, گروه تاریخ و جامعه شناسی, ایران, دانشگاه محقق اردبیلی, گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری, ایران
|
پست الکترونیکی
|
chnour.mohammadi@uma.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
an investigation of social stability in the city of kermanshah
|
|
|
Authors
|
jahani dolatabad esmaeel ,mohammadi chonoor
|
Abstract
|
given that the concept of sustainable development has become very important in recent decades and also since urban sustainable development, particularly in its social dimension, is exemplified in interpersonal relations among individuals, studying the contexts in which it can be achieved can be of enormous significance. this research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. the research population consisted of the citizens over 15 years old in kermanshah city, using the cochran’s formula, 385 individuals were selected as the sample. the data collection tool was a researcher-made questionnaire and the analysis was performed with spss software (mean components, one-sample t-test and friedman), waspas multi-criteria decision model and cv method. the results of comparing the veiws of citizens in kermanshah showed that the average of the components of urban sustainable development were as follows: sense of spatial belonging (3.27), social interaction (3.21), justice and access to facilities and services (3.17), housing quality (3.15), sense of security (3.10) and participation and trust (3.39), economic benefits (2.73). the results of the friedman test also showed that participation and trust had the highest impact. finally according to the results of the waspas model; areas one, six, two, eight, four, five, seven, and three had more impact, respectively.. given the results of the waspas model, it could be argued that all geographic areas are in the semi-previlaged sphere and the most inequality relates to the sense of philanthropy among the residents.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|