بررسی هویت زن در نهج‌البلاغه و دلالت‌های تربیتی آن

در پژوهش حاضر با روش تحلیل اسنادی، رویکردهای هویت زن در نهج‌البلاغه و دلالت‌های تربیتی این رویکردها، مورد بررسی قرارگرفته است. جامعه آماری نامه‌ها و خطبه های موجود در نهج‌البلاغه به عنوان منابع دست اول و مقاله ها و پژوهش‌های انجام شده به عنوان منابع دست دوم، است. نمونه برداری به صورت هدفمند انجام شده وبر این اساس از منابع فوق‌الذکر، استفاده شده است و با استفاده از روش تحلیل اسنادی، «شخصیت و هویت زن و دلالت‌های تربیتی آن» در نهج‌البلاغه مورد توجه قرار گرفت. ابزار مورد استفاده فیش برداری بوده و یافته های پژوهش مورد تحلیل قرارگرفتند. عمده‌ترین یافته‌ها عبارتند از:پژوهشگران در برخورد با موضوع زن بسته به دیدگاه خود؛ یکی از چهار رویکرد زیر را برگزیده‌اند که عبارتست از؛1-رویکرد اول شرور بودن زن :اگر شرور بودن زن را ذاتی فرض کنیم باید او را از عرصه تعلیم و تربیت دور نگه داشت تا علم که ابزار قوی است در جهت شرارت مورد استفاده قرار نگیرد. بدین ترتیب حق تعلیم را از زن سلب می‌کند 2- رویکرد دوم :ناقص بودن زنان: پذیرش این رویکرد نیز با پذیرش محدودیت‌های ذاتی زنان نسبت به مردان، نابرابری‌های جنسیتی در عرصه تعلیم و تربیت را توجیه می‌کند 3- یکسانی زن و مرد در همه عرصه‌ها (برخی از گروه های فمینیستی)؛ این دیدگاه در ظاهر بسیاری از نابرابری‌های جنسیتی در عرصه تعلیم و تربیت را از میان می‌برد اما در تقابل با آموزه‌های، نهج‌البلاغه است چون بسیاری از تفاوت‌های فیزیولوژی و ذاتی زنان نادیده گرفته می‌شود و در عرصه تعلیم و تربیت موجب زیاده‌روی‌های زنانه شده و آن را در جهت اغراض مردانه، قرار داده و نابودی بنیان خانواده را در پی دارد. 4- رویکرد چهارم : یکسانی زن، در شرافت و کمالات با و جود تفاوت در نقش‌ها و ویژگی‌ها است. این دیدگاه افق‌های جدیدی را در تعلیم و تربیت زنان، در پیش رو قرارمی دهد. در پایان از بین دیدگاه‌های گوناگون مطرح شده، یکسانی زن و مرد در شرافت و کمالات - با و جود تفاوت در نقش‌ها و ویژگی‌ها - انتخاب و دلالت‌های تربیتی آن بررسی شد.