>
Fa   |   Ar   |   En
   مبانی نظری تعهدات طبیعی  
   
نویسنده جوان مرادی ناهید
منبع حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران - 1382 - شماره : 62 - صفحه:161 -196
فایل تمام متن
چکیده    مفاهیمی چون حق ، تعهد و تکلیف برای هر حقوقدانی آشنا و ملموس است اما فقط آن دسته از حقوق و تعهدات واجد ضمانت اجرا هستند که برخاسته از متون قانونی باشند . با این وجود ، حقوق و تکالیف ناشی از قواعد اخلاقی که در ذهن وجدان احساس می شوند آن چنان زیاد و آمیخته با زندگی انسان هاست که غیر قابل بی اعتنایی و نادیده انگاشتن است . اجرای این تعهدات یکسره به اراده مدیون وابسته است البته به شرطی که مخالف با وجدان اجتماعی و افکار عمومی نباشد . رویه ی قضایی در کشورهای غربی این گونه تعهدات را تحت عنوان ‹‹ تعهدات طبیعی›› ( در مقابل تعهدات قانونی یا مدنی ) شناسایی نموده است . اهمیت این پدیده را بی تردید باید در زیربنای اخلاقی آن و نقش مهمی که در کاستن از خشکی قواعد حقوقی دارد جستجو کرد . بی تردید هدف نهایی کلی قواعد حقوقی رسیدن به عدالت است و تعهد طبیعی می تواند در انتقال این عدالت به جهان حقوق موثر باشد . تعهدی که مشمول مرور زمان شده ، دعوایی که به جهت اتیان سوگند قاطع دعوی یا شمول اصل اعتبار امر قضاوت شده خاتمه یافته است ، درخواست نفقه از جانب خویشاوند معلول و نیازمند که قانوناً لازم الانفاق نیست ، جملگی غیر قابل مطالبه قانونی هستند . اما اگر مدیون بدون وجود الزام قانونی ،‌ چنین تعهدی را ایفا کند ، ادای دین محسوب می شود نه ایفا ناروا( ماده 266 ق.م.) و این همان عدالتی است که حقوق سعی در رسیدن به آن دارد . محور اصلی این مبحث ، یافتن مبانی این گونه تعهدات است . برای رسیدن به این مقصود ضمن بررسی تفاوتها و تشابهات این تعهدات با تعهدات قانونی ،‌به نقد و تحلیل نظریه های مختلفی که دراین باب مطرح شده پرداخته و نظریه ای که از دیدگاه نویسنده ، بیش از همه در رسیدن به مطلوب ( که همانا انطباق قواعد حقوق موضوعه با قواعد حقوقی طبیعی و فطری در جهت پاسخگویی به ضرورتهای زندگی اجتماعی و تحول حقوق موضوعه است ) می تواند مفید فایده باشد ، بیان شده است .
کلیدواژه حق ، تکلیف ، دعوی ، مطالبه ، تعهد طبیعی ، تعهد مدنی ( قانونی ) ، تعهد اخلاقی، تعهد عقیم ، تعهد تغییر ماهیت یافته ، عدالت ،‌ وفای به عهد ، افکار عمومی ، وجدان اجتماعی ، دین ، التزام به تادیه ، حکومت اراده ، ایقاع .
آدرس دانشگاه علامه طباطبایی, دانشکده حقوق, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved