|
|
بررسی لزوم شرط «معروف» و «احسان» در حکم طلاق
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حکمت نیا محمود ,احمدیه مریم
|
منبع
|
مطالعات زن و خانواده - 1398 - دوره : 7 - شماره : 2 - صفحه:69 -88
|
چکیده
|
هرچند زندگی مشترک میان زن و مرد بر اساس علاقه و عشق آغاز میشود اما چهبسا در ادامه به خاطر وجود مشکلاتی چنین محبتی از میان رفته و حتی به نفرت تبدیل شود و به دنبال آن جدایی صورت گیرد. نظام حقوقی اسلامی با به رسمیت شناختن جدایی و پذیرش طلاق بهعنوان یک نهاد امضایی تلاش کرده است جنبههای غیرانسانی و تنبیهی آن را زدوده و بر همین اساس این برهه بحرانی را مدیریت اخلاقی نماید. این تحقیق که پژوهشی توصیفی تحلیلی است و به روش کتابخانهای صورت گرفته است، بابیان قاعده اخلاقی عمل به معروف جنبههای تکلیفی متعددی برای آن مقرر کرده است. مقاله حاضر تلاش میکند با تحلیل این امر به بررسی فقهی معروف و احسان پرداخته و ضمن تحلیل آن بهعنوان ملاک تشریع برخی از احکام، وضعیت آن را در خود طلاق و رفتار مرد در هنگام طلاق بررسی کند. در همین راستا به بررسی این مطلب پرداخته است که این دو قید برای موضوع حکم بوده و یا خود حکم را مقید میکند. با چنین تحلیلی میتوان ضابطه رفتاری مرد را معین کرد.
|
کلیدواژه
|
طلاق، معروف، احسان، شرط واجب، شرط وجوب، قید احترازی
|
آدرس
|
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی, ایران, دانشگاه ادیان و مذاهب قم, ایران
|
پست الکترونیکی
|
maryamahmadieh@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
A Study of The Necessity of Ma’aroof [good deeds] and Ehsan [graciousness] as a Condition in The Divorce Order
|
|
|
Authors
|
Hekmatnia Mahmood ,Ahmadieh Maryam
|
Abstract
|
Even though the marriage of a man and a woman is based on love and affection, after some time due to problems, such love may turn into hatred and then lead to divorce. In the Islamic legal system, by accepting divorce as a legitimate act, it has attempted to eliminate its inhumane features and to manage it ethically. This research, which is a descriptiveanalytical research, is conducted through a library method. This study has set many different aspects for divorce by expressing the ethical principle of doing what is ma’aroof. The present article attempts to analyze this issue by examining the ma’aroof and ehson according to feqh [jurisprudence] analyzing these two components as a criterion for elaborating certain orders and examining its status in the behavior of men during divorce. To this purpose, it has examined whether these two components are bound to the subject of the order or to the order itself. Such an analysis makes it possible to determine the code of behavior of a man.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|