گریز از ساختار ادیپی در هملت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
آرین آزیتا
|
منبع
|
نقد زبان و ادبيات خارجي - 1394 - دوره : 11 - شماره : 15 - صفحه:77 -109
|
چکیده
|
خوانش تراژدی هملت تا نیمه اول قرن بیستم بر اصول انسان باوری بنا شده بود. نقادان، شخصیت تراژیک شکسپیررا با ادیپ کلاسیک قیاس میکردند. این تفسیرروانکاوانه، هملت را چون بیماری درآزمایشگاه روانشناسی قرارمی داد. با تصویری کلینیکی همچون بیماری که روی تخت درازکشیده اورا روان پریش تشخیص داده و منتقد فرویدی، ناتوانی هملت درحیطه عمل را در ساحت روانکاوی بزعم ژیل دولوز با کشیدن مثلث خانوادگی (من پدر مادر) توضیح میداد. در این سه ضلعی پدرمدارانه ، خواننده مجال این را پیدا میکرد تا هملت را ادیپی سازی کند. یعنی همانند ادیپ، هملت هویت خود را پنهان در عشق ممنوعه به مادر و نفرت از هییت پدرانه می یافت. بواسطه این تعبیر کلینیکی هملت به جوانی مغموم تقلیل می یافت که دربستار مثلث ادیپی حبس شده وازکنش درجهان واقعی عاجزست. به گفته دولوز، این نمونه بارز امپریالیسم ادیپی ست که ادبیات کلان یعنی آثاربرجسته جهان – برآن تکیه دارد. ادبیات کلان مسایل فردی و خانوادگی را در اولویت قرار داده وپیروآن، توان کنش فرد درفضای جمعی محدود می شود.
|
کلیدواژه
|
وانموده – ادبیات خرد – ضدادیپی – قلمروزدایی زبانی – زبان ریزوماتیک
|
آدرس
|
دانشگاه غیرانتفاعی ارشاد دماوند, ایران
|
پست الکترونیکی
|
aztaryan@yahoo.com
|
|
|
|
|