مرگ سیاست و تن سوژه ی دیاسپوریک: از آنتیگونه ی سوفوکلس تا آتش خانگیِ کامیلا شمسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
دوستی فرزانه ,نجومیان امیرعلی
|
منبع
|
نقد زبان و ادبيات خارجي - 1397 - دوره : 15 - شماره : 21 - صفحه:127 -152
|
چکیده
|
در تعاریف جدید قدرت و حاکمیت، با شبکهی پیچیدهای از روابط و تعاملات قدرت روبهرو میشویم که از پایینترین سطوح زیستی نشات میگیرند. این مقاله بر آن است تا با مطالعهی ادبیات تنبنیاد از آنتیگونه ی سوفوکلس تا امروز، بازنمون تعارضِ تنسوژهی دیاسپوریک با سیاستهای زیستیِ حاکمیت را در اقتباسی معاصر واکاوی کند. مفهوم سوژهی بدنمند که وامدار مباحث پدیدارشناختی موریس مرلوپونتی است، در پیوند با نظریهی زیستقدرتِ میشل فوکو، حیات برهنه و زیستسیاستِ جورجو آگامبن و مفهوم مرگسیاستِ آشیل امبمبه ابعاد تازهای پیدا کرده است. مروری تطبیقی بر آنتیگونه ی سوفوکلس و آتش خانگیِکامیلا شمسی نشان میدهد که در دوران پسااستعمار، مرگسیاست به شکلی دیگر باقی است و حیات و ممات مهاجران، این تنسوژههای دیاسپوریک، را تحت کنترل دارد. اما آیا سوژهی دیاسپوریک همواره تسلیم این سیاستها میشود؟ همانطور که در آنتیگونه ، برادرِ یاغی دو کالبدِ زیستی و سیاسی دارد و بعد از مرگ هم به چالش حکومت ادامه میدهد، در آتش خانگینیز تنسوژهی دیاسپوریک در دو لایهی زیستی و سیاسی معنا مییابد. او نخست با پیوستن به داعش مقابل قانونِ حاکم قرار میگیرد و به نمادی از بدنهی قدرت معارض تبدیل میشود، اما بعد از مرگ در پی احقاق حق تدفین خود در وطنی که او را خائن و دشمن مردم مینامد، مصرانه سیاستهای قدرت مسلط را به چالش میکشد. در آتش خانگیلجستیکِ جسد، اصلِ خاک، مسالهی وطن، و سیاستهای دوگانهی زیست/مرگ در حق نسل دوم مهاجران مفاهیمی بدیعاند که این اقتباس را به زبرمتنی قابل تامل بدل کردهاند.
|
کلیدواژه
|
تنِ دیاسپوریک،دیاسپورای مسلمانان، ادبیات مهاجرت، کامیلا شمسی، آتش خانگی، مرگسیاست، اسلامهراسی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی, ایران, دانشگاه شهید بهشتی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
amiran35@hotmail.com
|
|
|
|
|