بررسی تطبیقی مفهوم شهود ذات در دیدگاه حسینبن منصور حلّاج و رالف والدو امرسون در پرتو ایدهآلیسم افلاطون
|
|
|
|
|
نویسنده
|
کرامت مارال ,سخنور جلال
|
منبع
|
نقد زبان و ادبيات خارجي - 1395 - دوره : 12 - شماره : 16 - صفحه:213 -235
|
چکیده
|
فلسفه استعلایی امرسون، که در آن هستی و بشریت دخیل هستند، با تجلّی «اَبَر روح» و مضمون وحدت با ذات مطلق در اناالحق حلّاج همسو است. علاوه بر این، اندیشه هستیشناسی و لاهوتگرایی افلاطون، تامّل عمیق ذات و ارتباطات هستی را به گونهای ایجاب میکند که شخص قادر به شهود ذات مطلق باشد؛ شهود ذاتی که حقیقت موجودات ملبّس به هستی را آشکار ساخته و توجّه ما را به ذات بنیادین معطوف مینماید. در عین حال، تعریف افلاطون از مطلق، برحسب تئوری فرم و مُثُل، راه را برای پذیرش جهانی تصوّف توسط پیروان آن میگشاید. برای درک شهود ذاتی نیاز مبرمی به یافتن زبان مشترک (زبان فطرت) میان فرهنگهای گوناگون احساس می شود. تحقیق حاضر با اعتقاد به اینکه خیر افلاطونی در قالب ایدهآلیسم عرفانی وصول به چنین زبان مشترکی را محقّق میسازد، کار خود را آغاز نمود. سپس در یک بررسی تطبیقی آرای حلّاج و امرسون مشاهده شد که این دو صوفی با وجود تفاوتهای زبانی، فرهنگی و فرقهای به علّت تفکّر آرمانگرایانه مشابهتهای حیرت انگیزی دارند که نشانگر پیوند عمیق فکری فلسفی ایشان است و این دو از طریق لاهوتگرایی افلاطونی در مسلک عرفانی به هم پیوند مییابند و همدل میشوند.
|
کلیدواژه
|
فلسفه استعلایی، تصوّف، لاهوتگرایی، شهود ذات، فرم/مُثُل
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
nakhoslaj@gmail.com
|
|
|
|
|