بررسی رابطه متقابل زبان و فرهنگ با استفاده از فرضیه نسبیت زبانشناختی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مرادی مریم ,رحمانی مرضیه
|
منبع
|
نقد زبان و ادبيات خارجي - 1395 - دوره : 12 - شماره : 16 - صفحه:237 -258
|
چکیده
|
بیش از یک سده است که مسئله ی رابطه ی متقابل زبان و فرهنگ اذهان بسیاری از دانشمندان را به خود مشغول داشته است. زبان در نظر بسیاری از انسان شناسان بهمثابه عنصری در میان عنصرهای دیگر در حیطه ی تعریف فرهنگ و بهعنوان دانشی بهشمار میرود که «به طور اجتماعی کسب می شود». از یک سو، انتقال فرهنگ در فراگیری زبانها موثر و وجود گونه های زبانی نیز تا حد زیادی به وجود فرهنگ ها وابسته است. در هر فرهنگی هزاران نظام مصنوعی نشانه ای وجود دارد و همه ی آنها مدل های بازتابدهنده زبان هستند. از سوی دیگر زبان جهان کاملی است که قادر است با واژگان و معانی خود، فرهنگ را با تمام مرزها و جامعه را با تمام پیچیدگیهایش در خود احاطه کند. در پژوهش پیش رو، رابطهی فرهنگ و زبان از دیدگاه زبانشناختی که بطور عمده در فرضیهی نسبیت زبانشناختی تجلی یافته، مورد بررسی قرار گرفته است. نگارنده در این مقاله درصدد است تا با هدف توصیف رابطهی زبان و فرهنگ در قالب رویکردهای علوم شناختی مختلف، به ارائه و متعاقباً تحلیل و تبیین آراء صاحبنظران این مهم بپردازد. روش این مقاله مطالعهی کتابخانهای است. یافتههای مطالعه حاکی از آن است که زبان و فرهنگ رابطهی متقابلی با یکدیگر دارند. از یک سو زبان ابزار اصلی فرهنگ و شرط وجود فرهنگ است، از سویی دیگر جزئی از فرهنگ و محصول فرهنگ.
|
کلیدواژه
|
رابطهی متقابل، زبان، فرهنگ، فرضیه، انسان، جامعه
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبایی, ایران, دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
marzie.rahmani67@yahoo.com
|
|
|
|
|