|
|
گفتمان استعمارزدای متفکرین اصولگرا: استعارگی در بلاغت حسن ازغدی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مطهری زینتالسادات ,هرسیج حسین ,علیحسینی علی
|
منبع
|
نظريه هاي اجتماعي متفكران مسلمان - 1399 - دوره : 10 - شماره : 2 - صفحه:23 -48
|
چکیده
|
مقاله حاضر با تلفیق مفهوم استعاره لکان و بلاغت استعمارزدا بهعنوان چارچوب نظری، به تحلیل بلاغی سخنرانیهای حسن ازغدی میپردازد. پیشفرض مقاله آن است که سیاست گام دوم جمهوری اسلامی، رویکرد دوگانه به مدرنیته در یک سطح، و مدرنیزاسیون در سطح دیگر، دارد. سوال پژوهش این است که «بلاغت حسن ازغدی چگونه در خدمت بازتولید دالهای استعمارزدای گفتمان جمهوری اسلامی قرار دارد؟». براساس نظریه استعمارزدایی، گسست از میراث استعمار مستلزم گفتمانسازی است. لذا، برای فهم استعارگی در بیان ازغدی هم بهعنوان یک رویکرد گفتمانی و هم بهعنوان یک صنعت بلاغی، از روش پنجمرحلهای «استعاره مفهومی» استین (1998) استفاده میکنیم. سخنرانی ازغدی با عنوان تمدنسازی اسلامی بهدلیل محتوای استعمارزدایانه شاخص آن بهصورت قضاوتی برای بررسی انتخاب شده است. بر آن هستیم که «بیداری اسلامی» استعاره اصلی ازغدی و انسجامدهنده ایده تمدنسازی اسلامی او است. ذیل این استعاره، چهار مفهوم کانونی استخراج و تحلیل میشود: دعوت، استعلاء، ارگانیسم، و دیگریسازی که سه مفهوم اول برسازنده مفاهیم کانونی گفتمان استعمارزدای جمهوری اسلامی و آخرین مفهوم براندازنده گفتمانهای رقیب یعنی سرمایهداری و بنیادگرایی هستند. در یافتههای پژوهش، استعارههای عمده ذیل هریک از این چهار مفهوم به روش استین بررسی میشوند. در بخش نتیجهگیری و در پاسخ به پرسش اصلی، اشاره میشود که استعاره در بلاغت ازغدی ذهن مخاطب را برای گسست از معرفتشناسی لیبرال و بازگشت به نظام فکری اسلامی بهعنوان سنگبنای تمدن اسلامی و بدیل تمدن غرب ترغیب مینماید.
|
کلیدواژه
|
استعاره، لکان، تحلیل بلاغی، حسن ازغدی، بلاغت، استعمارزدایی، گسست
|
آدرس
|
دانشگاه اصفهان, دانشکده علوم اداری و اقتصاد, گروه علوم سیاسی, ایران, دانشگاه اصفهان, دانشکده علوم اداری و اقتصاد, گروه علوم سیاسی, ایران, دانشگاه اصفهان, دانشکده علوم اداری و اقتصاد, گروه علوم سیاسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
a.alihosseini@ase.ui.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The decolonial rhetoric of the Iranian Principalists: Metaphoricity in Hassan Azghadi
|
|
|
Authors
|
Motahari Zinat ,Harsij Hossein ,AliHosseini Ali
|
Abstract
|
This study uses Lacanian metaphor and decolonial rhetoric as the theoretical framework in its analysis of the Iranian principalist intellectual Hassan Azghadi. It proposes that Iran’s modern polity is defined by its dual stance towards modernity at one level and modernization at another. The analysis seeks to answer the question “How does Azghadi’s Rhetoric reproduce the nodal points of the IR’s decoloniality?”. To answer this question, we analyze the decoloniality in Azghadi’s rhetoric by highlighting the use of metaphor in it. According to the decoloniality theory, delinking from the heritage of colonialism necessitates discoursebuilding. To understand the metaphoricity of Azghadi both as a discourse and as a rhetorical trope at the semantic level, we rely on “conceptual metaphor”, a fivestep method developed by Steen (1998). Azghadi’s speech on Islamic Civilizationmaking is purposively selected for its resonating decolonial content. We contend that “Islamic awakening” is a very broad metaphor that gives coherence to the idea of Islamic civilizationmaking. Under it, we come to four nodal points: VOCATION, TRANSCENDENCE, ORGANISM, and OTHERIZATION. While the first three construct the nodes of the IR’s decolonial discourse, the last dislocates the rivaling capitalist and fundamentalist discourses. Finally, the minor metaphors under each node are studied based on Steen’s model. In conclusion, we review how these metaphors inspire Azghadi’s audiences for delinking from the liberal epistemology and reappropriating the Islamic thought system as the cornerstone of their civilization.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|