تحلیلی بر ضرورت و امتناع مدینه نزد فارابی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بحرانی مرتصی
|
منبع
|
نظريه هاي اجتماعي متفكران مسلمان - 1396 - دوره : 7 - شماره : 2 - صفحه:155 -173
|
چکیده
|
پرسش این مقاله این است که تعارض «اجتماعی بودنِ غیراجتماعی انسان » در اندیشۀ فضیلت محور فارابی چگونه تبیین می شود؟تحلیل فلسفی اندیشههای فارابی نشان میدهد که مباحث او در خصوص نسبت انسان فاضل و مدینه فاضله نهایتاً راه به دو سر طیف بیوطنی (انزوا) و جهانوطنگرایی (آوارگی) میبرد: از یک سو انسان فاضل در مدینه محقق میشود و از سوی دیگر مدینه غیرفاضله، امکان فضلیتمندی انسان را منتفی میکند و انسان فاضل به بیرون از مدینه سوق داده میشود. از این نظر مدینه امری ممتنع است چون سازندگان مدینه یعنی انسانهای فاضل یارای ساخت مدینه خود را ندارند. از سوی دیگر، او ذیل بررسی انواع مدینههای غیرفاضله به ضرورت مدینه میپردازد. او در بحث از معموره فاضله گذر از مدینهگرایی به جهانوطنگرایی را تجویز میکند. معموره، اجتماع بزرگ همه جماعتهای بشری در سراسر زمین است که با ریاست واحد، بر اساس اعمال فضیلتمندانه هدایت میشود. گویی معموره فقط میتواند در قالب فاضله تصور شود که آن نیز در حد یک آرمان باقی میماند. در میانه بحث از مدینههای غیرفاضله از یک سو و مدینه و معموره فاضله از سوی دیگر، و با نظر به عدم تحقق عینی مدینه و معموره فاضله، او به نفی مدینه و اثبات کرانههای مدینه نظر میدهد؛ در اینجا به جای مدینه فاضله، فرد فاضل مد نظر قرار میگیرد. با این حال، او همچنان در بحث از مدینههای غیرفاضله، زندگی در اجتماع مدنی را به رسمیت میشناسد.
|
کلیدواژه
|
مدینهگرایی (زندگی مدنی)، بیوطنگرایی (انزوا)، جهانوطنگرایی (آوارگی)، فلاسفه مسلمان، فارابی
|
آدرس
|
پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
bahrani@iscs.ac.ir
|
|
|
|
|