بررسی چگونگی تحول جایگاه «مردم» در گفتمان مسلط منوّرالفکران ایرانی از «دولت مشروطه» تا «حکومت رضاخان»
|
|
|
|
|
نویسنده
|
زائری قاسم
|
منبع
|
مطالعات جامعه شناختي - 1395 - دوره : 23 - شماره : 2 - صفحه:375 -404
|
چکیده
|
منوّرالفکران متجدد ایرانی، در یک دورهی زمانی کوتاه از 1285 ش. تا 1304 ش. نقش تعیین کننده ای در تاسیس «دولت مشروطه» و رویکارآمدن «حکومت رضاخان» داشتند؛ با این تفاوت که اولی، دعوی مشروطهخواهی و دموکراسی داشت و دومی، متکی به کودتا و مستبدانه بود. این مقاله به تحول گفتمان منوّرالفکران ایرانی در فاصلهی انقلاب مشروطه تا بهقدرترسیدن رضاخان اختصاص دارد و نشان خواهد داد که چگونه آرمان مشروطه خواهی جای خود را به ضرورت استبداد داد و اعمالِ زور جایگزین آگاهی بخشی شد. مقاله نشان می دهد که نگرش منوّرالفکران نسبت به «مردم» تغییر کرد و این گزاره که «ملت نادان» نیازمند «تربیت» است، به محور اصلی سیاست گذاری های فرهنگی و اجتماعی در حکومت رضاخان تبدیل شد. هرچند دولت مشروطه از همان ابتدای تاسیس خود با مشکلات بسیاری مواجه بود و نتوانسته بود در امواج اختلافات درونی و مقابله با نظامهای سنتی قدرتمندِ جامعهی ایران به وعده هایش عمل کند، اما خصوصاً وقوع پیشامد جنگ جهانی اول در تحول گفتار منوّرالفکران نقش به سزایی داشت. در واقع، جنگ موجب تهدید شاکلهی سیاسی و اجتماعی جامعهی ایران و نادیده گرفتهشدنِ تمامیت ارضی و حاکمیت سیاسی آن شد و به شکست مشروطه انجامید. از سوی دیگر، منوّرالفکران به هواداری از طرفین جنگ، فعالانه در آن مشارکت داشتند و تجربه نافرمانی «مردم» نسبت به خواسته های آنها در هواداری از یکی از طرفین جنگ، موجب تغییر نگرش آنها نسبت به «مردم» و روحیات و شایستگی هایشان شد. در پایان این دوره، «تربیت ملت» و لزوم همراهساختن مردم با برنامه های نوسازی، با اتکا به استبداد منوّر رضاخانی، به اصلی ترین گزارهی گفتمان منوّرالفکران بدل شد. در این مقاله، از شیوهی فوکوییِ توضیحِ تغییرات گفتمان ها استفاده شده است.
|
کلیدواژه
|
منورالفکران، تجدد غربی، دولت مشروطه، حکومت رضاخان، ملت نادان، تحلیل تصادف، استبداد منوّر
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, گروه جامعهشناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
qasem.zaeri@ut.ac.ir
|
|
|
|
|