خوانش پسااستعماری رمان «ما لا تذروه الریاح» اثر محمد العالی عرعار (مطالعه موردی: جنسیت)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فارسی بهنام ,شهریاری فاطمه
|
منبع
|
نقد ادب معاصر عربي - 1397 - دوره : 8 - شماره : 15 - صفحه:151 -174
|
چکیده
|
نظریه و نقد پسااستعماری در صدد آشکار کردن این مساله است که سلطه اقتصادی و سیاسی استعمار، «دیگریت» مردمان آفریقا و آسیا را به عنوان هویتی مستقل نفی می کند و برتری فرهنگی و اخلاقی قدرت های امپریالیستی غربی را مورد تاکید قرار می دهد. «جنسیت» یکی از بنیادی ترین مفاهیم نقد پسااستعماری است که در رمان های عربی در بحث ارتباط شرق با غرب مطرح می شود و این ارتباط در کنش ها و واکنش های مرد شرقی با زن غربی نمود پیدا می کند. محمد العالی عرعار، از جمله نویسندگان الجزایری است که با نگارش رمان پسااستعماری «مالاتذروه الریاح»، از طریق ارتباط قهرمان داستان با همسر خویش و زنی فرانسوی به مساله «جنسیت» پرداخته است. این پژوهش در پی آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی ارتباط مرد شرقی با زن شرقی از منظر نقش پذیری جنسیتی سنتی بپردازد و میزان کنش گری یا کنش پذیری مرد شرقی در ارتباط با زن غربی را نمایان سازد و دیدگاه نویسنده در باب جوهری بودن «زنانگی و ضعف» برای «شرق و زن» را تبین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زن شرقی تحت تاثیر جامعه مردسالار و فرهنگ شرقی، همواره کنش پذیر است و مرد شرقی کنش گر است؛ اما مرد شرقی (نماد شرق) در ارتباط با زن غربی (نماد غرب) کنشپذیر شده و در جایگاه مونث قرار می گیرد ولی نویسنده با پیشبرد حوادث داستان تلاش می کند تا نشان دهد که صفت «زنانگی» برای شرق و زن شرقی جوهری نیست بلکه چیزی است که فرهنگ و استعمار، بر آن ها تحمیل کرده است.
|
کلیدواژه
|
محمد العالی عرعار، ما لاتذروه الریاح، جنسیت، مرد شرقی، زن غربی
|
آدرس
|
دانشگاه یزد, گروه زبان و ادبیات عربی, ایران, دانشگاه یزد, ایران
|
|
|
|
|
|
|