>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی و مقایسه جایگاه وجود شناسی و معرفت ‌شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکویینی  
   
نویسنده خدری غلامحسین ,کاکایی مستانه
منبع حكمت معاصر - 1391 - دوره : 3 - شماره : 1 - صفحه:75 -96
چکیده    عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشه فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلایی در فلسفه خود جایگاه عقل فعال را تعیین می‌کردند. افلاطون کلیات را قایم به ذات، مجرد، و ثابت می‌دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی‌کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن‌جا که ارسطو از عقل به‌ صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین مفهوم کلی به وجود عقل نیاز داشت. بعد از او، شارحان و مفسران آثارش عقل فعال را از فلسفه او بیرون کشیدند، یا مانند اسکندر افرودیسی آن را موجود متعالی و خدا خواندند یا آن‌ را به مانند فیلسوفان مسلمان، فارابی و ابن ‌سینا، بیرون از نفس انسان قرار دادند که از طریق آن هم مسیله رابطه کثرت با وحدت را حل کنند و هم مسیله معرفت را بی‌پاسخ نگذارند. درمقابل، فیلسوفانی مانند توماس آکویینی، در قرون وسطی، علی‌رغم تاثیرپذیری بسیار از این اندیشمندان، در زمینه عقل فعال موضعی متفاوت گرفتند و تبیین دیگری از ارسطو ارایه کردند؛ اینان عقل فعال را بخشی از نفس قرار دادند.عقل فعال در ابن ‌سینا جایگاهی مشابه عقل در دیدگاه افلوطین دارد؛ به این ترتیب که در حوزه وجودشناسی، حلقه ارتباط بین عقول مفارق (ده‌گانه) و امور محسوس و مبدا صدور کثرت جهان مادی است و در حوزه معرفت‌شناسی، افاضه صوَر کلی و معقولات بر نفس ناطقه‌ و خروج آن از قوه به فعلیت از کارکردهای آن است.عقل فعال برای توماس، به‌زعم خود او، بیش‌تر ارسطویی است و صرفاً جایگاه معرفت‌شناسانه دارد. برای او عقل فعال انتزاع‌کننده است، صور معقول را از محسوسات انتزاع می‌کند و به فعلیت می‌رساند. در حوزه وجودشناسی، عقل فعال در نفس انسان قرار دارد و کارکردی وجودی و علّی ندارد.
کلیدواژه عقل ,وجود شناسی ,معرفت شناسی ,انتزاع ,افاضه
آدرس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, ایران, دانشگاه شهید بهشتی, کارشناس ارشد فلسفه, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved