نقش تعدیلکنندگی خودشفقتورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روانشناختی زنان بیوه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
زارعی سلمان
|
منبع
|
مطالعات اجتماعي روانشناختي زنان - 1400 - دوره : 19 - شماره : 2 - صفحه:93 -118
|
چکیده
|
رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روانشناختی تا حدودی دارای حمایت نظری و تجربی است، اما درباره مکانیسمهای تعدیلکننده این رابطه مطالعات اندکی وجود دارد. این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیلکنندگی خودشفقتورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روانشناختی انجام شد و توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش زنان بیوه مراجعهکننده به سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1398 بود که از بین آنها تعداد 130 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها مقیاس بهزیستی روانشناختی(pws)، مقیاس خودشفقتورزی نف (scs) و ویراست دوم سیاهه افسردگی بک ((bdiii) بود. دادههای جمعآوریشده با استفاده از رگرسیون سلسلهمراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روانشناختی منفی و معنیدار بود (0.001 p<، 0.54 =r). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیلگر خودشفقتورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی و بهزیستی روانشناختی را تایید کرد(0.01 p<، 0.23 =β). مطالعه حاضر بر نقش تعدیلکننده خودشفقتورزی بهعنوان یک مکانیسم مهم در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روانشناختی تاکید دارد؛ بنابراین، افزایش خودشفقتورزی در زنان بیوه میتواند روش مطلوبی برای حمایت از آنها در مواجهه با ناملایمات و آشفتگیهای زندگی باشد.
|
کلیدواژه
|
خودشفقتورزی، افسردگی، بهزیستی روانشناختی، زنان بیوه
|
آدرس
|
دانشگاه لرستان, گروه روانشناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
zarei.s@lu.ac.ir
|
|
|
|
|