|
|
مولفههای بنیادین نظریه فیض در آثار کندی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
سراج شمس الله ,حدادی منیره
|
منبع
|
حكمت اسرا - 1402 - دوره : 15 - شماره : 1 - صفحه:89 -109
|
چکیده
|
مسائل اصلی پژوهش حاضر این است که آیا نظریه فیض مورد توجه کندی (185-252هق) بوده است؟ آیا کندی در طرح این نظریه، ابتکار عمل داشته و مولفههایی شاخص و ممتاز مطرح کرده است؟ کندی جزو اولین متفکران مسلمانی است که بواسطه نظارت مستقیم بر ترجمه اثولوجیای افلوطین (مبدِع نظریه فیض) و تصحیح این کتاب با نظریه فیض آشنایی داشته است. وی جهت طرحریزی نظریه فیض، فاعل را به دو قسم حقیقی و مجازی تقسیم کرده، فعل فاعل حقیقی، ایجاد از عدم (ابداع: عدم واسطه ماده، زمان و آلت) بدون هیچگونه تاثیرپذیری است. در مقابل فاعل حقیقی وجودبخش، تمام ماسوا بدون استثنا، «فاعل بالمجاز» و به بیان رساتر «منفعل بالحقیقة» هستند. فاعل مجازی دو نوع فعل دارد، فعلی که منتهی به وقوف فاعل است و اثری بر جای نمیگذارد؛ و فعلی که با تفکر همراه و هدف از آن بر جای ماندن اثر است واین نوع فعل «عمل» نام دارد. هر دو این نوع فعل، مشروط به بودن شیء موجوده برای اثرگذاری است. اما فعل خداوند «تاییس الایسات عن لیس» یا همان ابداع است، اما این همان خلق از عدم اهل کلام نیست؛ زیرا کندی برخلاف متکلمین به نقش علم عنایی پیش از ایجاد در مساله آفرینش توجه داشته و در این جهت از اهل کلام فاصله میگیرد، وی خداوند را «قادر به خروج معانی (معقولات) به هستی» میداند که موید توجه وی به علم عنایی و نقش آن در نظریه صدور است. همچنین وی برخلاف متکلمین که منکر قاعده الواحدند، به این قاعده و فحوای آن در جریان فیض واقف بوده، بدون آنکه برهانی بر آن بیاورد و به سبب آنکه تمام ماسوا از جمله مخلوق اول را «منفعل بالحقیقة» میداند، به تشریح وسایط فیض و ابتنای این نظریه بر حضور و نقش آنها در شکلگیری سریان فیض نپرداخته؛ در واقع فیض، بدون محوریت وسایط وجودبخش فیض، تنها مبتنی بر فاعل حقیقی وجودبخش تبیین میشود. از آنجا که عقیده حاکم، فارابی را اولین متفکر اسلامی میداند که به بحث فیض پرداخته است، ضرورت پژوهش تحلیلیمحور حاضر، برای درک تطور تاریخی درست از این مساله و تعیین نقش کندی در باب مساله فیض، آشکار میشود. تا کنون در این زمینه، تحقیقی به عمل نیامده است.
|
کلیدواژه
|
کندی، فیض، فیضالوحدة، فاعل بالحقیقة، منفعل بالحقیقة، ابداع
|
آدرس
|
دانشگاه ایلام, گروه فلسفه, ایران, دانشگاه ایلام, دانشکده الهیات, ایران
|
پست الکترونیکی
|
monirehhadadi@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
the fundamental components of the theory of grace in kennedy’s works
|
|
|
Authors
|
seraj shamsollah ,hadadi monireh
|
Abstract
|
abstract: the roots and foundations of grace can be recovered and reflected in the works of kennedy (185-252 ah); before other islamic philosophers, he explained the mode of the activity of the god, as the only real agent that gives existence, the agent of the permission of creations, the explanation of the creative verb, the explanation of the formation of the best system in accordance with the previous wisdom of god and the foundation that is suitable for the soul of the exalted of wisdom. islam has established the theory of grace to explain these issues. since the prevailing opinion considers farabi as the first islamic thinker who discussed the issue of grace, the necessity of the current analytical research is revealed to understand the correct historical development of this issue and to determine the role of kennedy regarding the issue of grace. so far, no research has been done in this field.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|