|
|
اسارت و رهایی به روایت سانکهیه و نخجیران مثنوی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
قنبری بخشعلی
|
منبع
|
معرفت اديان - 1396 - دوره : 9 - شماره : 1 - صفحه:115 -130
|
چکیده
|
یکی از موضوعات و مضامین مکرر در مجموعه متون عرفانی جهانی، تبیین راه و راههای رهایی انسان از ماده و تبیین دلایل و عوامل هبوط و اسارت انسان در جهان زیرین است. این موضوع، مورد توجه مکتب سانکهیه در سنت دینی، عرفانی هندوئیسم بوده و در متون مختلف این مکتب بازتاب یافته است، البته این امر، اندیشه مشترک همه مکاتب هند است. این موضوع، در آثار مولوی نیز مطرح و او نیز اسارت و رهایی انسان را بهعنوان مهمترین تمهای اصلی خود قرار داده است. میان این دو نگرش، تقاربهای قابلتوجهی وجود دارد؛ زیرا در سانکهیه برای رهایی انسان، بیشتر بر کوششهای انسان تاکید میشود. درحالیکه در اندیشه مولوی، خدا جایگاه ویژهای در رهایی دارد. در باب تشابههای آن دو باید گفت: در هر دو اسارت انسان امری جهانی و انسانشناختی است؛ زیرا سرشت انسان و جهان زیست او قرین غفلتاند. همین امر موجب اسارت او میشود. راهزنی گونه پرکریتی و معرفت خیالی، دچار شدن به جهل و پیروی از هوا و هوس، بهعنوان عوامل عینی این اسارت و ریاضت، برای کسب معرفت از راههای رهایی در سانکهیهاند. سلوک برای رهایی در هر دو مطرح است، اما در مثنوی با کلینگری و در سانکهیه، با برنامه معین مانند یوگا مواجه هستیم.
|
کلیدواژه
|
انسان ,اسارت ,رهایی ,مولوی ,سانکهیه
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد تهران مرکز(مرکزی), ایران
|
پست الکترونیکی
|
bghanbari768@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|