جایگاه زبان در علم مدنی فارابی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
قائمی نیک محمدرضا
|
منبع
|
آموزه هاي فلسفه اسلامي - 1401 - دوره : 17 - شماره : 31 - صفحه:119 -144
|
چکیده
|
پس از تحول زبان شناسی فلسفی در قرن بیستم و پیدایش و تکامل مکاتب فلسفه تحلیل زبانی، نظریات علوم اجتماعی نیز در ارتباط با «زبان» مطرح شده و با نظر به وجه نمادین معانی زبانی، به عنوان نظریۀ فرهنگی نیز شناخته میشوند. با این حال، ابونصر فارابی از یکسو علم مدنی را به مثابه یک نظریۀ اجتماعی که دربارۀ مُدن و اُمَم است، تعریف کرده و از سوی دیگر در بخش علماللسان کتاب احصاء العلوم و با تفصیل بیشتری در کتاب الحروف، مخصوصاً در فصل دوم، امَم و مُدن را در پیوند با زبان و تکامل صناعات زبانی توضیح میدهد. مسئله تحقیق پیش رو، تحلیل نسبت زبان، امت و مدینه در فلسفه فارابی است. در این مقاله، نخست توضیح فارابی دربارۀ علم مدنی و ویژگی مدن و امم از نظر او بیان گردیده و سپس به تحلیل نسبت میان زبان، امم و مدن در نظر فارابی پرداخته شده است. ماحصل تحقیق آن است که فارابی، تکامل امم را با تکامل صناعات زبانی پیوند زده و در مرحلهای از تکامل صناعات زبانی، بر رابطۀ فلسفه و دین تاکید میکند. به تبع این تفسیر، او از لفظ ملت به جای امت بهره میگیرد. نکته دیگر اینکه فارابی علیرغم پذیرش رابطۀ زبان و امت، به جهت تکیه بر ارتباط ملت و فلسفه، در نظام فکری خود گرفتار نسبی گرایی زبان شناختی نشده است.
|
کلیدواژه
|
ابونصر فارابی، کتاب الحروف، زبان، علم مدنی، کلام، فقه
|
آدرس
|
دانشگاه علوم اسلامی رضوی, گروه علوم اجتماعی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
ghaeminik@razavi.ac.ir
|
|
|
|
|