تحلیل دیدگاه سهروردی در مسئلۀ کلیات و مواجهۀ ملاصدرا با آن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حسینزاده محمد
|
منبع
|
آموزه هاي فلسفه اسلامي - 1401 - دوره : 17 - شماره : 30 - صفحه:105 -130
|
چکیده
|
فیلسوفان مسلمان در مسئلۀ کلی و جزئی، از دیدگاه فیلسوفان یونان باستان متاثر بودهاند؛ به طوری که بنمایۀ دیدگاههای ارائهشده در دورۀ اسلامی را میتوان در آرای افلاطون و ارسطو مشاهده کرد. ابن سینا همانند ارسطو نظریۀ مُثل را انکار کرده و دیدگاه افلاطون دربارۀ مسئلۀ کلی و جزئی را نپذیرفته است. سهروردی بر خلاف ابن سینا نظریۀ مثل افلاطونی را پذیرفته است؛ اما در مسئلۀ کلی و جزئی، کلی افلاطونی را انکار کرده و در تبیین «کلی» با ارسطو و ابن سینا همداستان شده است؛ به این معنا که او همانند ابن سینا، کلی را همان مفهوم ذهنی قائم به نفس دانسته است. البته شیخ اشراق در برخی جنبههای فرعی این مسئله با ابن سینا مخالفت کرده و نوآوریهایی را ارائه کرده است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، دیدگاه سهروردی در مسئلۀ کلی و جزئی را تبیین کرده و علت گرایش او به تبیین مشایی از «کلی» را بررسی کرده است. در این بررسیِ تحلیلی، نقدهای سهروردی به رویکرد سینوی نیز تبیین شده و تاثیر آنها بر نقد ملاصدرا بر نظریۀ مشاییان نشان داده شده است. همچنین نحوۀ مواجهۀ ملاصدرا با دیدگاه سهروردی در مسئلۀ کلیات تحلیل شده است.
|
کلیدواژه
|
کلی، جزئی، مثل افلاطونی، ماهیت، سهروردی
|
آدرس
|
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران, گروه فلسفه اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
hosseinzadeh@irip.ac.ir
|
|
|
|
|