تاثیر بطالت اجتماعی همکار، عواطف منفی و عدالت سازمانی بر بطالت اجتماعی کارکنان از طریق تعهد سازمانی

امروزه منابع انسانی به‌عنوان مهم‌ترین و با ارزش‌ترین دلیل موفقیت سازمان‌ها شناخته می‌شوند. بطالت اجتماعی از جمله مواردی است که به‌طور مستقیم به کاهش عملکرد کارکنان و بازدهی آنها به ویژه در قالب گروهی منجر می‌شود، لذا این پژوهش به‌وسیله شش فرضیه به بررسی تاثیر بطالت اجتماعی ادراک شده همکار، عواطف منفی و عدالت سازمانی ادراک شده بر بطالت اجتماعی کارکنان اداره کل مالیات‌های غرب تهران از طریق تعهد سازمانی در شش ماه اول سال 1394 می‌پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و بر‌حسب روش گردآوری داده‌ها، توصیفی پیمایشی و از نوع پژوهش‌های علی است. به منظور محاسبه حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شده و با توجه به اینکه در هر پژوهش امکان دارد تعدادی از پرسشنامه‌ها برگشت داده نشود، 300 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده به‌عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه بین آنها توزیع شد و 270 پرسشنامه قابل استفاده جمع‌آوری و تحلیل‌ گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بطالت اجتماعی ادراک شده همکار، عواطف منفی و هر‌یک از ابعاد عدالت سازمانی ادراک شده بر تعهد سازمانی و تعهد سازمانی بر بطالت اجتماعی کارکنان، اثر مثبت و معناداری دارند، از این رو هر شش فرضیه پژوش مورد تایید قرار گرفت.