اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی آرام بر تعادل و راه رفتن در شرایط تکلیف دوگانه در بیماران اسکیزوفرنی مرد با اختلال افسردگی

فرایندهای شناختی نقش مهمی در تعادل و راه رفتن بازی می کنند. این رابطه ممکن است با این واقعیت تبیین شود که عملکردهای شناختی مرتبه بالاتر مانند کارکردهای اجرایی هنگام راه رفتن فراخوانده می شوند.هدف این مطالعه بررسی این بود که آیا یک مداخله تمرین شناختی منجر به بهبود تعادل و راه رفتن بیماران اسکیزوفرنی مرد با اختلال افسردگی می‌شود. این کارآزمایی بالینی غیر تصادفی با گروه کنترل، تاثیر 12 هفته بسته توانبخشی شناختی آرام را بر تعادل و راه رفتن 20 بیمار اسکیزوفرنی مرد با اختلال افسردگی را بررسی کرد. بیماران به طور همگن(بر اساس سن و نمره mmse، و نمره افسردگی) در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. بیماران در گروه مداخله در جلسات توانبخشی شناختی حافظه و توجه (آرام) به مدت 45 تا 60 دقیقه، سه بار در هفته در طول 12 هفته(در مجموع 36 جلسه) شرکت کردند. داده‌های پیش‌آزمون و پس‌آزمون به دست‌آمده از طریق آزمون ایستادن روی پای برتر با چشمان باز و بسته، آزمون سرعت راه رفتن 10 متر، اجرای آزمون سرعت راه رفتن در شرایط اجرای تکلیف دوگانه راه رفتن- شناختی دیداری فضایی، اجرای آزمون سرعت راه رفتن 10 متر در شرایط اجرای تکلیف دوگانه راه رفتن - حرکتی به دست آمد و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد دو گروه در تعادل ایستا با چشم باز و بسته و سرعت راه رفتن در شرایط ساده و دوگانه تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند(0.05≥p). این مطالعه با مورد هدف قرار دادن کارکردهای اجرایی باعث بهبود وضعیت حرکتی بیماران اسکیزوفرنی شد. ما ادعا نمی کنیم که تمرین شناختی، می تواند جایگزین مداخله های حرکتی شود اما پیشنهاد می شود مداخله شناختی می تواند به عنوان یک مداخله مکمل تا حدودی برای افراد دارای محدودیت حرکتی و شرکت کنندگانی که تمایلی به انجام مداخله فعالیت بدنی ندارند مفید باشد.

the effectiveness of cognitive rehabilitation program on balance and gait in man schizophrenia patients with depression disorder

cognitive processing plays an important role in balance and gait . this relationship may be explained by the fact that higher order cognitive functions such as executive functions are called upon while walking. the purpose of this study was to examine whether a cognitive training intervention leads to improvements on measures of balance and gait in schizophrenic inpatient with depressive disorder. this non-randomized clinical trial with a control group examined the effect of cognitive training over 12 weeks on balance and gait in 20-man schizophrenic inpatients with depressive disorder. patients were homogeneously (based on age, score of mmse, scor of depression) assigned to groups of intervention and control. participations enrolled in intervention group attended in attentive rehabilitation of attention and memory (aram( sessions for 45–60 minutes three times weekly for 12 weeks (36 total sessions). data of pre-test and post-test were obtained by the test of standing on dominant leg with opened and closed eyes ,10-meter gait speed, 10-meter gait speed under gait-visuospatial dual-task condition and 10-meter gait speed under gait-motor dual-task condition and were analyzed by using analysis of covariance. results showed that the two groups had significant differences in static balance with opened and closed eyes and gait speed under single and dual-task condition (p≤0.05). this study aimed to improve the mobility of schizophrenic patients by targeting executive functions. we do not claim that cognitive training can replace motor interventions, but it is suggested that cognitive intervention may be useful as a complementary intervention to some extent for people with motor disabilities and participants who are unwilling to perform physical activity interventions.