خرده روایت ها، گریزگاه نقال از برنامه روایی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بهمنی کبری ,علامی ذوالفقار
|
منبع
|
جستارهاي زباني - 1395 - دوره : 7 - شماره : 6 - صفحه:199 -224
|
چکیده
|
داراب نامه طرسوسی از قصههای عامیانه بلند، مربوط به قرن ششم است که ازطریق سنت نقالی و داستان گزاری ثبت و روایت شده است.داستان سرگذشت داراب و به شاهی رسیدن وی را بیان می کند. در میان خط سیری که بیانگر به شاهی رسیدن داراب است، خردهروایت های بسیاری قرارگرفته اند که باعث آشفتگی و اغتشاش روایت پایه شده اند؛ خردهروایتها با روایت پایه گاه ارتباط و انسجام ساختاری مییابند و گاه با الگوی گفتمانی متفاوت، مستقل از کلان روایت شکل میگیرند و یکپارچگی روایت را با آشفتگی، استقلال و انفکاک خود از فرایندهای سه گانه تحول کلامی مخدوش میکنند. رویکرد نشانه معناشناسی روایی براساس«قصد»کنش گر که برنامه روایی بر آن متمرکز شده، خط سیرکلان روایت را از میان خردهروایت های نامرتبط جدا می کند. سوالی که مطرح می شود آن است که خردهروایت ها از چه الگوی گفتمانی تبعیت میکنند؟زیرا برخلاف کلان روایت بر نظام برنامه محور روایی منطبق نیستند و نمی توانند به عنوان روایت ابزاری، کلان روایت را به سمت تحقق کنش اصلی سوق دهند. پژوهش حاضر ضمن بررسی نظام های گفتمانی در داراب نامه، به دنبال پاسخی برای منشا و کارکرد خردهروایت ها و تبیین علت اغتشاش در روایت است. با توجه به بافت فرهنگی عاملی ثانویه در ساحت گفته پردازی حضور دارد که خنثی و بی تاثیر نیست؛ سنت شفاهی نقالی و داستان گزاری با پایبندی به ساختارهای اصلی و در تعامل پیوسته با فرهنگ جمعی راه تولید فرم های نوظهور را بازگذاشته. حضورِسیال نقال بین گفته پرداز نخستین و روایت شنو نظام معنای روایت را دستخوش تغییرکرده است.
|
کلیدواژه
|
داراب نامه طرسوسی، نشانه- معناشناسی روایی، نظام تصادف، نقال
|
آدرس
|
دانشگاه الزهرا (س), ایران, دانشگاه الزهرا (س), ایران
|
پست الکترونیکی
|
zalami@alzahra.ac.ir
|
|
|
|
|