>
Fa   |   Ar   |   En
   خوانش شعر «حکایت» اثر احمد شاملو با رویکرد شعرشناسی شناختی  
   
نویسنده صادقی لیلا
منبع جستارهاي زباني - 1391 - دوره : 3 - شماره : 4 - صفحه:149 -167
چکیده    نظریه شعرشناسی شناختی نظریه‌ای درباره ادبیات ارایه می‌دهد که بر زبان متون ادبی و نوع چیدمان واحدهای زبانی مبتنی است و همچنین، بر شگردهای زبان‌شناسی‌ شناختی ازجمله استدلال قیاسی استوار است. بر اساس چارچوب نظری مارگریت فریمن (2000)، هر متن دارای سه سطح نگاشت ویژگی، نگاشت رابطه‌ای و نگاشت نظام است. در سطح اول، دریافت شباهت میان اشیا بررسی می‌شود. در سطح دوم، روابط میان اشیا واکاوی می‌شود و در سطح سوم، تشخیص الگوهای موجود به‌واسطه روابط میان اشیا که امکان تعمیم را برای ساختار بسیار انتزاعی‌تر ایجاد می‌کند. در این پژوهش، برای بررسی عملکرد این نظریه، به بررسی شعری از احمد شاملو می‌پردازیم. این مقاله درصدد یافتن پاسخ این پرسش است: نظریه شعرشناسی شناختی چگونه می‌تواند به‌مثابه یک نظریه ادبی مناسب برای تحلیل سازمند و خوانش اثر عمل کند؟ فرضیه مقاله این است که هر نظریه‌ای باید دارای هفت معیار باشد که به‌مثابه نظریه‌ای مناسب تلقی شود و شعرشناسی شناختی ابزار قدرتمندی برای ایجاد تمایز میان کارکرد زبانی و کارکرد شعری فراهم می‌کند و مهارت‌های عمومی نگاشت که توانایی‌ شناختی را برای تولید و تفسیر استعاره تشکیل می‌دهند، از پایه‌های این نظریه هستند که می‌توانند بینش‌ها و محدودیت‌های نقد ادبی سنتی را روشن کنند. همچنین، کاربرد شعرشناسی شناختی می‌تواند سبک ادبی را مشخص و ارزیابی کند. هدف اصلی پژوهش، نشان دادن چگونگی تفاوت میان زبان و ساختار شعر با زبان روزمره یا دیگر ژانرهاست و اینکه چگونه خوانش نظام‌مند هر شعری، با توجه به «نگاشت نظام»، رخ می‌دهد.
کلیدواژه شعرشناسی شناختی ,شعر حکایت ,شاملو ,نگاشت ,استدلال قیاسی ,جهان متن ,استعاره
آدرس دانشگاه تهران, دانشجوی دکتری زبان‌شناسی همگانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران, ایران
پست الکترونیکی leilasadeghi@gmail.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved