>
Fa
  |  
Ar
  |  
En
بازنگری در تصریف زمان گذشته در زبان فارسی بر پایۀ نظریۀ صرف توزیعی
نویسنده
انوشه مزدک
منبع
جستارهاي زباني - 1397 - دوره : 9 - شماره : 1 - صفحه:57 -80
چکیده
صرف توزیعی انگاره ای دستوری است که در دهۀ 90 میلادی به کوشش هله و مرنتز (1993، 1994) در بستر نظریۀ اصول و پارامترها بالیدن گرفته است. این نظریه که مجموعۀ فرض هایی در باب تعامل بخش های مختلف دستور و ازجمله صرف و نحو و واج شناسی فراهم می آورد، تصریح می کند که ساختار واژه ها نیز مانند گروه و جمله در نحو تولید می شود. بر پایۀ این رهیافتِ پادواژه گرا، در مقالۀ حاضر می کوشیم تا ویژگی های هسته های نقش نما مانند زمان و مطابقه را که جایگاه اتصال عناصر فعلی زبان فارسی هستند، بررسی کنیم و نشان دهیم که چگونه این عناصر وندهای زمان و شخص و شمار را جذب می کنند. برای این منظور، پس از معرفی اجمالی پیشینۀ پژوهش در باب وندهای گذشتۀ زبان فارسی و تک واژگونگی ریشه های فعلی، به بررسی مبانی صرف توزیعی و به ویژه تمایزهای آن با کمینه گرایی واژه گرا می پردازیم. در ادامه، بر مبنای فرضیۀ حرکت فعل در محمول های بسیط و مرکب زبان فارسی، نشان می دهیم که فعل های واژگانی و دستوریِ درون گروه فعلی کوچک از طریق فرایند پسانحوی ادغام صرفی به هستۀ زمان حرکت می کنند تا از این رهگذر، وندهای زمان و مطابقه را جذب کنند. سرانجام، استدلال می کنیم که خلاف توصیف های سنتی، تنها وند گذشته در فارسی تناوب واجی و خودکار » د/ ت « است. طبق این تحلیل، عنصری به نام ستاک حال یا گذشته در زبان فارسی وجود ندارد؛ بلکه ریشه ای مانند » بین « دارای دو واژگونۀ »بین « و »دی « است که جایگاه تظاهر هر یک کاملاً تابع محیط واجی (و نه ساخت واژی) است؛ بدین صورت که واژگونۀ دوم در مجاورت هر وندی که با واج /d/ آغاز شود، می آید (مانند: می دیدیم، دیدن، دیدار) و واژگونۀ نخست در هر جایگاه دیگری درج می شود (مانند: می بینیم، بینا، بینش).
کلیدواژه
ریشه، وند گذشته، ادغام صرفی، هم جوشی، شکافت.
آدرس
دانشگاه تهران, ایران
پست الکترونیکی
mazdakanushe@ut.ac.ir
Authors
Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved