|
|
منطق ساختشکنی و سیاستِ عملی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
عباسزاده محسن
|
منبع
|
جستارهاي سياسي معاصر - 1392 - دوره : 4 - شماره : 10 - صفحه:127 -151
|
چکیده
|
چکیده ساختشکنی یا واسازی بهمثابة رویکردی معارض با عقلگراییِ سنت فلسفی غرب، در پی افشای پیشفرضهایی در نظم گفتاریِ رایج است که بنا به ادعا مبتنیبر تقابلهای درونزبانی و لذا قراردادیاند. بنابراین، با تخریب بنیانهای هرگونه مرجعیت فکری، عرصه را به روی ورود امکانهای دیگر گشوده است و بدینسبب به لحاظ نظری با منطق دموکراتیک پیوند مییابد. اما در عمل با ضربهزدن به هرگونه معیار، با سیاست فاصلة زیادی میگیرد؛ زیرا تصمیمگیری سیاسی مستلزم ابتنا بر معیارها و توجیه مستدلی است که این منطق فینفسه با آن سر ناسازگاری مییابد. این مقاله که بر ساختشکنی فلسفی به مفهوم دریدایی تمرکز دارد، در پی پاسخ به این پرسش است که «با چه موضعی در قبال منطق ساختشکنی میتوان به استفاده از توان انتقادی آن در نظریة سیاسی اندیشید؟»؛ بر این اساس ابتدا به بررسی دلالتهای این رویکرد در دو شکل ایجابی و سلبی میپردازد و سپس «نظریة انتقادی رادیکال» را بهمثابة «تفسیری بازسازانه» از ساختشکنی پیشنهاد میدهد، زیرا نگارنده بر این نظر است که لازمة کاربردپذیریِ رویکرد ساختشکنی در نظریة سیاسی و بالطبع ایفای نقش در روند بازاندیشی در «سیاستِ عملی» در گرو اتخاذ روش بازسازانه است.
|
کلیدواژه
|
کلیدواژهها: ساختشکنی ,عقلانیت ,سیاست ,پساساختگرایی ,نسبیگرایی ,غیریت ,دموکراسیِ در راه ,دریدا
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دانشجویدکتریاندیشةسیاسیدانشگاه تهران, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|