|
|
عدم رشد احزاب و تاثیر آن در شکلگیری توسعهنیافتگی سیاسی در عصر پهلوی دوم
|
|
|
|
|
نویسنده
|
عباسزاده مرزبالی مجید
|
منبع
|
جستارهاي سياسي معاصر - 1392 - دوره : 4 - شماره : 9 - صفحه:115 -136
|
چکیده
|
چکیده هدف این مقاله، بررسی تاثیر رشدنیافتگی و ناکارامدی احزاب سیاسی در کمک به شکلگیری توسعهنیافتگی سیاسی در عصر پهلوی دوم است. در اینجا توسعة سیاسی، به معنای مشارکت مردم در عرصة سیاست و توسعهنیافتگی سیاسی، نبود چنین وضعیتی در نظر گرفته میشود. به باور این مقاله، این مشارکت از طریق احزاب سیاسی مستقل و مردمی صورت میگیرد، که فعالیت احزاب نیز خود با نوع نظام سیاسی حاکم بر جامعه ارتباط مستقیمی دارد. به این صورت که در نظامهای دموکراتیک، زمینه برای فعالیت احزاب و از اینرو مشارکت افراد جامعه در عرصة سیاست فراهم آمده است و در مقابل، در نظامهای اقتدارگرا، حکومت با سرکوب احزاب مستقل و ایجاد احزاب فرمایشی، از مشارکت فعال افراد جلوگیری میکند. بر این اساس، دولت محمدرضا شاه پهلوی را میتوان در دستة دوم از نظامهای سیاسی قرار داد. این نظام سیاسی مانع اصلی شکلگیری توسعة سیاسی به معنای پیشگفته بوده است. به این صورت که شاه از فردای کوتای 28 مرداد 1332 توانست با جلوگیری از فعالیت و رشد احزاب مستقل و سرکوب آنها و با ایجاد احزاب فرمایشی و دستنشانده از مشارکت فعال مردم در فرایندهای سیاسی ممانعت کند و در نتیجه صحنة سیاست در کشور را دستخوش نقشآفرینی روابط و گروههای غیر رسمی کند. این وضعیت، درنهایت، به وقوع بحران مشروعیت و سقوط رژیم در سال 1357 کمک کرد.
|
کلیدواژه
|
کلیدواژهها: محمدرضا شاه ,دولت نئوپاتریمونیال ,توسعة سیاسی ,توسعهنیافتگی سیاسی ,احزاب مستقل ,احزاب فرمایشی ,مشارکت سیاسی ,روابط غیر رسمی
|
آدرس
|
دانشجویدکتریعلومسیاسی پژوهشگاه, دانشجویدکتریعلومسیاسی پژوهشگاه, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|